بدعتی بنام ویلیام برانهام، برانهامیزم
آگوست 25, 2024آیا سنت های شفاهی مربوط به عیسی تاریخی قابل اعتماد هستند؟
سپتامبر 9, 2024«ردیه ای بر “شاهدان یهوه” »
تفسیری از یکی از معروفترین آیات رساله به کولسیان که از آن تفسیر و تاویل نادرست داده شده است، کولسیان۱:۱۵
“کذب، هیچگاه در برهنگی دشدیسه اش افشاء نخواهد شد؛ لکن با نیرنگ در جامه های دلربا پوشانده شده تا برای بی تجربگان، حقیقی تر از حقیقت نیز بنظر برسد. [1]”
– ایرنویس، بر ضد بدعت ها
غربی ها، با شنیدن نام “شاهدان یهوه”، بیش از هر چیزی به یاد مزاحم های آخر هفته و تعداد درهایی که برویشان کوبیده اند می افتند. ما در این نوشتار، طریق دیگری برای رهایی از این بدعت کهن و پیروانش به پیش خواهیم گرفت. طریق ما، عریان کردن آموزه های الهیاتی این فرقه، و افشاء مفاد کاذبانه ی شان خواهد بود.
مواضع الهیاتی و مسیح شناسی آرینیست (Arianist) و بالطبع وارثینشان: “شاهدان یهوه”، بر اصل انکار همذات بودن پدر و پسر استوار است. در بیانی دیگر، مسیحِ “شاهدان یهوه” موجودی متفاوت از یهوه، برون-ذاتی وی، و نخستین آفریده ی او دانسته شده است. باورمندان به این الهیات با سواستفاده از برخی آیات کتاب مقدسی سعی بر پدافند از تعالیمشان دارند. ما در این سلسه مقالات، به غیر موجه ساختن آیات اقامه شده و رد آموزه های الهیاتی این فرقه خواهیم پرداخت.
«”نخستزادۀ تمامي آفرينش”: نخستین آفریده؟»
و او صورت 12خداي ناديده است، نخستزاده تمامي آفرينش. زيرا كه در او همه چيز آفريده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمين است از چيزهاي ديدني و ناديدني و تختها و سلطنتها و رياسات و قوّات؛ همه بوسيله او و براي او آفريده شد. (کولسیان 1: 15)
“شاهدان یهوه” از عبارت «نخستزاده تمامي آفرينش» چنین استنتاج می کنند که مسیح بایستی نخستین آفریده ی خدا باشد. با این حال، این تفسیر با منطق سیاق همسو نیست. پولس در آیه ی 16 تاکید می کند که هر آنچه که آفریده شده، توسط مسیح به وجود آمده است: «زيرا كه در او همه چيز آفريده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمين است»؛ Robert Bowman بدرستی خاطر نشان می شود که حال اگر در آیه ی 15، خود مسیح هم آفریده دانسته شده بود، ما مشخصا با یک تناقض بارز مواجه می شدیم. (چگونه همه چیز توسط مسیح آفریده شود و مسیح خود آفریده باشد؟!) پروفسور موری هَریس (Murray Harris) می نویسد:
“اگر پولس، باور داشت که مسیح نخستین آفریده ی خدا بود آنگاه در آیه ی 16 [نمی گفت: «كه در او همه چيز آفريده شد» بلکه] چنین ادامه میداد که: «در او هر چیز دیگری آفریده شد» [2]”
در حقیقت، اگر پولس، مسیح را بخشی از آفرینش می شمرده، آنگاه بایستی از واژه ی “دیگر” در آیات «همه [ چیز دیگر] بوسيله او و براي او آفريده شد.» و « زيرا كه در او همه چيز[دیگر] آفريده شد» استفاده می نمود. با حال وی چنین نکرده و از این روی، مسیح را از تمامی آفرینش و «هر آنچه در آسمان و بر زمين، از چيزهاي ديدني و ناديدني و تختها و سلطنتها و رياسات و قوّات» متمایز ساخته است [3].
شاهدان یهوه معمولا پاسخ میدهند که عبارت “همه چیز” (ب.م. 2 تیموتاتوس 15:1) لزوما به معنای “همه چیز بدون استثناء” نیست و به این خاطر میتواند با کلمه ی “دیگر” هم بیاید (ب.م. لوقا 21: 29) پس اضافه کردن “دیگر” در کولسیان 1: 16-17 نیز موجه بوده و همچنان مسیح را میتوان از جهان آفریده دانست.
این در صورتیست که در الهیات یهودی، هر گاه که عبارت “همه چیز[4]” در خطاب به آفرینش آمده، به کلیت (بدون استثنا) و هستی تام آفرینش اشاره داشته است. (پیدایش 1: 31 ؛ نحمیا 9: 6 ؛ یعقوب 8: 3 ؛ جامعه 3: 11 ؛ 11: 5؛ اشعیا 44: 24؛ ارمیا 10: 16 ؛ 51: 19 [28: 19 درسپتواجنت]؛ سوم مکابیان 2: 3 ؛ حکمت سلیمان 1: 14 ؛ 9:1 ؛ سیراخ 18: 1 ؛ 23: 20؛ 43: 33، رومیان 11: 36 ؛ اول قرنتیان 8: 6 ؛ افسسیان 3: 9؛ عبرانیان 2: 10 ؛ مکاشفه 4: 11) لذا آفریدن همه ی آفرینش، مسیح را به طور قطع، به طبیعتی متفاوت و مطلقا متمایز از جهان آفریده سوق می دهد.
البته آفرینش همه ی هستی از طریق مسیح، نتنها وی را از بعد آفریش متمایز می سازد، لکن او را در یک تساوی منطبق با یهوه نیز قرار می دهد. اینکه یهوه، همه چیز را به تنهایی توسط خودش آفریده، یکی از فرهشت های روشن عهد عتیق و جامعه ی یهودی بوده؛ چنانچه در کتاب اشعیای نبی می خوانیم:
خداوند كه ولّي تو است و تو را از رحم سرشته است چنين ميگويد: من يهوه هستم و همه چيز را ساختم. آسمانها را به تنهايي گسترانيدم و زمين را پهن كردم؛ و با من كه بود؟ (اشعیا 44: 24 – ترجمه ی قدیم)
حال اگر بر اساس کولسیان 1: 15-17 ، همه چیز توسط مسیح آفریده شده باشد آنگاه: یا مسیح یهوه نیست و به عنوان شریک یهوه در آفرینش نقش ایفا میکند که در این صورت یکتا و تنها بودن یهوه در آفرینش نقض خواهد شد؛ یا اینکه مسیح یهوه نیست و به تنهایی آفریننده است که در این صورت آفریننده بودن یهوه به کل سلب خواهد شد و یا اینکه مسیح به عنوان خود یهوه آفریننده است که (بخاطر ممکن نبودن دو گزینه ی نخست) بایستی صادق باشد. لذا کولسیان 1: 15-17 میتواند بایسته ترین فرنود کتاب مقدسی-اپیستمیکی (a scriptural and epistemic reason) ممکن بر یهوه بودن عیسی نیز شمرده شود.
«”نخستزادۀ تمامي آفرينش”: ؟ »
حال این سوال پیش می آید که اگر پولس، مسیح را به عنوان وجودی نا-آفریده، فرا-آفرینش و خود یهوه معرفی کرده است، پس منظور وی از عبارت “نخستزادۀ تمامي آفرينش” چه بوده؟ براستی اگر مسیح یک موجود آفریده نیست، چگونه میتواند “نخستزادۀ تمامي آفرينش” باشد؟
فردریک بروس (F. F. Bruce) از برجسته ترین دانشمندان عهد جدید، پاسخ این سوال را این گونه میدهد:
منظور[از عبارت “نخست زاده آفرینش”] این است که پسر خدا، باوجودش “پیش از همه چیز(آیه ی 17)” از حق ارشدی به عنوان سرور و مالک آفرینش برخوردار است. [5]
بایستی مد نظر داشت که در سنت یهودی، صفت “نخست زاده” لزوما به معنای “آنچه که اول به وجود آمده” نیست؛ بلکه چنانچه در دیکشنری بسیار معتبر Gesenius’ Lexicon می خوانیم (منبع) معانی “رئیس” و “آنچه که دارای بالاترین رتبه است” را نیز در بر میگیرد. برای نمونه در خطاب به داوود پادشاه می خوانیم:
من نيز او را نخستزاده خود خواهم ساخت، بلندتر از پادشاهان جهان. (مزمور 89: 27)
به همین سان، پروفسور آلمانی-تبار عهد جدید، ادروار لوزه (Eduard Lohse) می نویسد:
منظور [ ازنخست زاده،] برتریت زمانی نیست، لکن برتریت در مقام و رتبه است… . درواقع نخست زادگی مسیح بر آفرینش، به معنای سرور بودن وی بر آفرینش است. [6]
این تفسیر، از دو طریق دیگر نیز پشتیبانی می شود: نخست حضورش در دیگر فراز های عهد جدید و دوم، هماهنگی با منطق سیاق.
حضور در دیگر فراز های عهد جدید:
عهد جدید مجموعه ای از 27 اثر کلیسایی از قرن اول میلادی میباشد و منطقا انتظار میرود که یک تعلیم کلیسایی به طور متعدد در آن یافت شود. به این خاطر چنانچه تفسیری از یک آیه، توسط آیات دیگر نیز ادا شده باشد، آن تفسیر، تفسیر معتبر و محتملا درستی خواهد بود. بازتاب سَروَر، مالک و وارث بودن مسیح بر آفریش نیز به طور متعدد در فرازهای شبیه دیگری موجود است:
… پسری که او را وارث همهچیز مقرر داشت و بهواسطۀ او جهان را آفرید. (عبرانیان 1: 2)
او در جهان بود، و جهان بهواسطۀ او پدید آمد؛ امّا جهان او را نشناخت. به مُلک خویش آمد، ولی قومِ خودش او را نپذیرفتند. (یوحنا 1: 10 – 11)
جالب است که هر دو برگرفتۀ فوق، شباهت و رابطه ی غیر قابل انکاری با کولسیان 1: 15 دارند. در هر سه به آفریننده بودن مسیح تاکید شده؛ هر سه بر مسیح شناسی والا تمرکز داشته و هر سه، سرود هایی کلیسایی نقل قول شده در عهد جدید می باشد. وارث و مالک بودن مسیح بر آفرینش نیز از آموزه های لاینفک هر سه فراز مد نظر میباشد.
منطق سیاق:
کولسیان 1: 15 دارای ساختار استدلالی بسیار ساده ای است. در این آیه نخست یک ادعا مطرح شده و سپس دلیل آن ادعا ارائه شده است:
ادعا: “او … نخستزاده تمامي آفرينش است.”
حرف ربط: “زيرا كه”
دلیل: “در او همه چيز آفريده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمين است از چيزهاي ديدني و ناديدني و تختها و سلطنتها و رياسات و قوّات؛ همه بوسيله او و براي او آفريده شد.”
مشخصا در چنین طرز استدلالی، ادعا میبایست در هماهنگی با دلیل باشد. (برای نمونه هیچگاه نمی گوییم که: “من دانشجوی خوبی هستم زیرا که دیروز به سینما رفتم!”)
حال اگر فرض بگیریم که در این آیه، منظور از “نخست زاده ی تمامی آفرینش” ، “نخستین آفریده” است، آنگاه کل منطق آیه نامعقول و متلاشی خواهد شد؛ چرا که دلیل «در او همه چيز آفريده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمين است از چيزهاي ديدني و ناديدني و تختها و سلطنتها و رياسات و قوّات؛ همه بوسيله او و براي او آفريده شد.» نمی تواند هیچ رابطه ی مستقیمی با «نخستین آفریده بودن» داشته باشد. روشن است که پولس رسول، در حین نوشتن این آیه، کوچکترین تفکری از «نخستین آفریده بودن مسیح» نداشته است.
اما اگر فرض بگیریم که مقصود عبارت “نخست زاده ی تمامی آفرینش” ، “حاکم و وارث آفرینش” باشد، آنگاه با استدلالی رسا – و منطقی روان – روبرو خواهیم بود؛ اینکه: “مسیح وارث و سرور آفرینش است زیراکه همه ی آفرینش از طریق او بوجود آمده.”
«نتیجه گیری»
مشاهده نمودیم که تفسیر استنتاج شده ی شاهدان یهوه از کولسیان 1: 15، مبنی بر “نخستین آفریده بودن مسیح”، از جهات مختلفی در راستای منطق فراز نمی باشد. نخست اینکه آفریده شدن همه چیز توسط مسیح (آیۀ 16)، مسیح را به طور قاطع از مجموعه ی تمام آفریدگان جدا می سازد. همچنین دیدیم که تفسیر “نخستین افریده بودن” با ساختار استدلالی آیه نیز همخوان نیست.
در نوشتار فوق، تفسیر “سرور و وارث بودن بر آفرینش” برای عبارت “نخست زاده ی تمامی آفرینش” پیشنهاد شد. دیدیم که این تفسیر نه تنها در سنن یهودی و همچنین آیات دیگری از عهد جدید یافت می شود، بلکه با منطق سیاق نیز کاملا همسوست.
البته کولسیان 1: 15-16، صرفا به بیان نا-آفریده بودن مسیح اکتفا نکرده بود. این قطعه، کنشی را به مسیح نسبت داده، که در جامعه ی یهودی-مسیحی به تنهایی ازآن یهوه دانسته می شده. کولسیان 1: 15-16 ، با آفریننده دانستن مسیح، این “نخست زاده ی آفرینش را”، با کمال اقتدار بر تخت لایزال یهوه نیز نشانده است.
منابع:
[1]St. Irenaeus, Against Heresies, Book I, Preface, 2
[2]
Murray J. Harris, Colossians and Philemon, EGGNT (Grand Rapids: Eerdmans, 1991), 44
[3]
شاهدان یهوه، خود بهتر از ما بر این قضیه واقف اند و به این دلیل در ترجمه ی NW-شان واژه ی “دیگر” را در آیات 16 و 17 از کولسیان 1، جای داده اند. در صورتی که چنین چیزی بر هیچ یک از نسخ موجود کتاب مقدس منطبق نبوده و تحریف آشکار متن است.
البته برج دیدبانی (سازمان شاهدان یهوه) در مقاله ی Further Enrichment of Understanding خاطر نشان شده است که اضافه کردن واژگان “اگر” بخاطر آن بوده، تا متن با الهیات “شاهدان یهوه” جور در بیاید!!
Further Enrichment of Understanding, Watchtower, October 15, 1950, 396
[4]بخصوص آنکه در زبان یونانی به حالت جمع خنثی (neutral plural) آمده – ta panta
[5]
Bruce, Frederick Fyvie. The Epistle to the Hebrews: Reviseds Edition. Grand Rapids: W. B. Eerdmans, 1990. Print. 59
[6]
Lohse, Eduard. Colossians and Philemon. Hermeneia. Philadelphia: Fortress, 1971. pp 48-49
1 Comments
من و همسرم سالها درگیر این مسیحیان بودیم که همه مسیحیان دیگر را تعلیم غلط می دانستند، و به کمک خیلی از عزیزان و البته مطالب شما از این فرقه اشتباه خارج شدیم، اردشیر هم خیلی به شما سلام می رساند. در محافظت خداوندمان عیسی مسیح باشید برادر.