ادراک وحی در سنت مسیحیت
نوامبر 8, 2024شک و تردید سالم در تفسیر کتاب مقدس، ایمان ما را تضعیف نمی کند، بلکه با وادار کردن ما به رویارویی با پیچیدگی های متن و واقعیت های تعصبات خود، آن را غنی می سازد. – دیل آلیسون جونیور
مقدمه
نوشتههای پولس در اول قرنتیان، به ویژه فصل ۱۴ آیات ۳۴ تا ۳۵، یکی از پرچالشترین و در عین حال مهمترین بخشها در بحث نقش زنان در خدمت و کلیسا است. در این آیات، به نظر میرسد پولس زنان را از صحبت در کلیسا منع میکند. با این حال، این تفاسیر نباید ما را از درک عمیقتر و جامعتر حقیقتی که کلام خدا درباره مقام و وظایف زنان در کلیسا بیان میکند، بازدارد.
نکته قابل توجه این است که قرنتیان در بافت فرهنگی و اجتماعی خاصی زندگی میکردند که دارای نگرشهای خاصی نسبت به زنان بود. درک صحیح این آیات نیازمند مطالعه و بررسی دقیق زمینه تاریخی و اجتماعی است. همچنین، میتوان با نگاهی به دیگر بخشهای کتاب مقدس، نشان داد که خداوند نه تنها زنان را به عنوان اعضای ارزشمند جامعه ایمانی به رسمیت میشناسد، بلکه از آنها در نقشهای رهبری و خدماتی در کلیسا نیز استفاده میکند.
با بررسی این آیات در کنار سایر تعالیم پولس و بهویژه در پرتو نمونههای زنانی که در کتاب مقدس بهعنوان خدمتگزاران خداوند شناخته میشوند، میتوان به درک بهتری از مقام و نقش زنان در خدمت دست یافت. این مقدمه، زمینه را برای بحثی جامعتر در مورد تأثیر و سهم زنان در کلیسا فراهم میکند و بهویژه بر اهمیت و ضرورت حضور فعال زنان در خدمات کلیسایی تأکید میکند.
بررسی اول قرنتیان ۱۴ آیات ۳۴ و ۳۵
آیا پولس در اول قرنتیان فصل ۱۴ آیات ۳۴ و ۳۵ زنان را به سکوت دعوت کرده است؟ در این مقاله به بررسی عمیق این دو آیه مهم در اول قرنتیان خواهم پرداخت و در نور عهد جدید، الهیات، تاریخ کلیسا، و نسخه های اولیه و فن تفسیر این مبحث را موشکافی کرده و نتیجه را به عهده ی خوانندگان عزیز می گذارم.
برای درک بهتر آیات ۳۴ و ۳۵ از فصل ۱۴ اول قرنتیان، ابتدا باید به زمینه و محتوای کلی این فصل و نامههای پولس رسول به قرنتیان توجه کنیم. پولس در نامههایش به قرنتیان به مسائلی میپردازد که در کلیسای قرنتس به وجود آمده بودند. این نامهها به منظور اصلاح و هدایت کلیسا نوشته شدهاند.
فصل ۱۴ اول قرنتیان به طور خاص به مسائل مربوط به نظم و ترتیب در جلسات کلیسا میپردازد. پولس در این فصل تأکید میکند که هدف از تجمعات کلیسا باید بنا کردن و تقویت روحی اعضا باشد و برای این منظور، همه چیز باید به ترتیب و با نظم انجام شود. او به ویژه به استفاده از هدایای روحانی مانند تکلم به زبانها و نبوت اشاره میکند و راهنماییهایی برای استفاده صحیح از این هدایای روحانی ارائه میدهد.در آیات ۳۴ و ۳۵، پولس به مسئلهای دیگر نیز اشاره میکند که مربوط به نقش زنان در جلسات کلیساست. او مینویسد زنان در کلیساها خاموش بمانند زیرا به آنان اجازه سخن گفتن داده نمیشود، بلکه باید تابع باشند همانطور که شریعت نیز میگوید.
اگر بخواهند چیزی بیاموزند، باید در خانه از شوهران خود بپرسند؛ زیرا برای زن در کلیسا سخن گفتن ناشایست است.
این آیات در طول تاریخ تفسیرهای مختلفی داشتهاند و برخی از مفسران معتقدند که این دستورها مرتبط با شرایط خاص کلیسای قرنتس در آن زمان بودهاند. برخی دیگر نیز معتقدند که این آیات باید در چارچوب کلی آموزههای پولس درباره نقش زنان در کلیسا و جامعه تفسیر شوند. به طور کلی، این آیات نشاندهنده تلاش پولس برای حفظ نظم و ترتیب در جلسات کلیسا و اطمینان از بنا شدن اعضا است. تفسیر دقیقتر این آیات نیازمند بررسی بیشتر زمینه تاریخی و فرهنگی آن زمان و همچنین بررسی سایر نوشتههای پولس است. این رساله در حدود ۵۳ تا ۵۵ میلادی نوشته شده است[1]
در عمق متن ۱ قرنتیان فصل ۱۴ آیات ۳۴ تا ۳۵، ما با یکی از بخشهای بسیار بحثبرانگیز و پیچیده در عهد جدید روبرو هستیم که به پولس رسول نسبت داده شده است. این آیات به طور خاص به مسئله نقش زنان در اجتماعات کلیسایی میپردازند، و آنها را به سکوت در حین تجمعات دعوت میکنند و تاکید دارند که زنان باید هر گونه پرسش یا جستجو برای دانش را به خانه و در جمع خصوصی با همسران خود محدود کنند. این دستورالعملها نه تنها بازتابدهنده نگرشهای زمان نوشته شدن این نامهها به کلیساهای جوان در قرن اول میلادی است، بلکه با توجه به تنوع فرهنگی و تحولات اجتماعی در طول تاریخ، به شکلهای مختلفی تفسیر و بازخوانی شدهاند.
آنچه مهم است و باید به آن توجه جدی کرد این مهم می باشد که تقریباً امروزه تعداد بسیار کمی از کلیسا ها این آیات را در تعالیم و پرستش های خود باور داشته و به کار می برند و سوالی که شاید مطرح شود این است که تا چه اندازه زنان باید سکوت کنند؟ حدود این سکوت تا کجاست؟ [2]
در نگاه اول به اول قرن ۱۴ آیات ۳۴ و ۳۵ می بینیم که این آیات در هیچ کلیسای امروزی رعایت نمیشوند! از متن چنین نتیجه می گیریم که حتی صحبت کردن زن با شوهر خود نیز در کلیسا برای پولس غیر قابل قبول و خارج از نظم تلقی می شود. در نتیجه اگر بخواهیم متن را به معنای تمام به آنچه دستور می دهد و بدون در نظر گرفتن زمینه تاریخی/الهیاتی خاص آن در نظر بگیریم می بایست بپذیریم که هیچ شخص مونثی در کلیسا نمی تواند سخنی بگوید.[3]
بحث و جدل اصلی در این زمینه به دو محور عمده میپردازد: نخست، مفهوم و حدود “سکوت” زنان در کلیسا و دوم، چگونگی تطبیق این دستورات با سایر بخشهای کتاب مقدس که به نقشهای فعال زنان در اجتماعات مسیحی اشاره دارند. این تفاوت در تفسیرها نه تنها نشاندهنده تنوع تفکر در میان جوامع مسیحی است، بلکه به ما یادآوری میکند که متون مقدس نیاز به خوانش دقیق و درک زمینه تاریخی خود را دارند تا بتوانند در زمان و مکانهای مختلف به طور معناداری مفهوم داشته باشند.
در نهایت، چالش اصلی در تفسیر این آیات، پیدا کردن توازن میان احترام به متن کتاب مقدس و درک آن در چارچوب گستردهتر ارزشها و اصول اخلاقیات و ایمان مسیحی است که بر برابری، عدالت و محبت تاکید دارد. این بحثها و تفسیرها به ما کمک میکنند تا درک عمیقتری از پیچیدگیهای روحانی و تاریخی خود کسب کنیم و در عین حال، در جستجوی راههایی باشیم که این آموزهها را میتوان در جهان امروز به کار برد.
زنان باید در کلیسا خاموش بمانند. آنان مجاز به سخن گفتن نیستند، بلکه باید چنانکه شریعت می گوید، مطیع باشند. اگر درباره مطلبی سوال دارند، از شوهر خود در خانه بپرسند؛ زیرا برای زن شایسته نیست در کلیسا سخن بگوید. ترجمه هزاره نو
زن ها باید در جلسات کلیسا ساکت بمانند، زیرا اجازه سخن گفتن ندارند، بلکه مطابق آنچه شریعت نیز می گوید، زن ها باید مطیع باشند. اگر مایلند درباره امری چیزی بدانند، در منزل از شوهران خود بپرسند زیرا گفتگوی زن ها در مجالس کلیسا شرم آور است. ترجمه مژده ویرایش جدید
این آیه به وضوح و به شکل مستقیم محدودیتهایی را برای سخن گفتن زنان در کلیسا مطرح میکند. آیات مورد بحث از نظر دستور زبان یونانی بسیار ساده و قابل فهم هستند. نویسنده از کلمات و ساختارهای زبانی به گونهای استفاده کرده است که هیچ جای شک و تردیدی باقی نمیگذارد. با این حال، این دو آیه از معدود آیات در عهد جدید هستند که در طول تاریخ کلیسا با نگرشها، بینشها، و تفاسیر متفاوتی در سه زمینه روبرو شدهاند:
متنی، تفسیری و اصولی
در مورد تفسیر متنی بر این آیات در انتهای مقاله به طور جامع بحث خواهد شد اما در این بخش به دو مورد دیگر خواهم پرداخت.
سوال اصلی زمینه تفسیری این است که آیا مخاطبان یونانی قرن اول، که پولس رسول به آنها مینویسد، معنای واضح این کلمات را میپذیرند یا اینکه درک این نگرش برای آنها دشوار بوده است؟ این آیات به صراحت بی صلاحیت دانستن زنان برای سخن گفتن در سه بخش را بیان میکنند:
زنان باید در کلیسا خاموش بمانند
آنان مجاز به سخن گفتن نیستند چنانکه شریعت می گوید
زیرا برای زن شرم آور است که در کلیسا سخن بگوید
این موضوعات ممکن است برای ما در فرهنگ قرن بیست و یکم غیر قابل درک باشند، اما در یک محیط و گردهمایی یونانی این یک رویه عادی بود که زنان اجازه سخن گفتن نداشته باشند. به عنوان مثال، پلوتارک (که بین سالهای ۴۶ تا ۱۲۰ میلادی زندگی میکرد) در “نصیحت به عروس و دامادی” میگوید:
نه تنها بازوی زن نیکوکار، بلکه گفتار او نیز نباید برای عموم باشد، و باید متواضع و مراقب باشد که چیزی از او به گوش دیگران اعلان نشود، زیرا زن باید باشوهرش صحبت کند و یا از طریق شوهرش… اگر زنان خودشان را مطیع شوهرانشان کنند مورد ستایش قرار می گیرند، اما اگر بخواهند کنترل داشته باشند اندوهگین تر از افراد تحت کنترل خود می شوند[4]
آنچه در این آیات سه بار تکرار شده است معنی آن را رساتر می سازد کرگ کینر الهیدان محافظه کار مطرح و با نفوذ پروتستان توضیح می دهد که در دنیای یونانی و رومی هلنیستی اظهار سه گانه یک کلمه، به آن عبارت یا جمله اعتبار و قدرت کاملتری می دهد… تکرار سه گانه معمولاً پیام های عهد جدید را نیز تقویت می کند( دوم قرنتیان ۱۳ آیه ۱) و اینکه این آیات سه بار زنان را منع از سخن گفتن کرده است نشان از استحکام و قوتی دارد که این آیات در خود دارند و طبیعی است که معنای مشخص برای خوانندگان واضح بوده است[5]
مسئله اصلی سیستماتیک یا اصولی این است که چگونه می توان این درخواست سه گانه از زنان برای سکوت در کلیسا را با آیات دیگری که پولس در همین رساله نوشته است مطابقت داد:
- و هر زنی که سر نپوشیده دعا یا نبوت کند، سر خود را بی حرمت کرده است. اول قرن فصل ۱۱ آیه ۵
- اما اگر شخصی بی ایمان یا نا آگاه در حینی که همه نبوت می کنند به مجلس درآید …. اول قرن فصل ۱۴ آیه ۲۴
- پس مقصود چیست،ای برادران؟ هنگامی که گرد هم می آیید، هر کس سرودی، تعلیمی، مکاشفه ای، زبانی و یا ترجمه ای دارد… اول قرن فصل ۱۴ آیه ۲۶
- زیرا همه میتوانید به نوبت نبوت کنید تا همه تعلیم یابند و همه تشویق شوند. اول قرن ۱۴ آیه ۳۱
به آیات مورد بحث خود بر می گردیم :
زنان باید در کلیسا خاموش بمانند. آنان مجاز به سخن گفتن نیستند، بلکه باید چنانکه شریعت می گوید، مطیع باشند. اگر درباره مطلبی سوال دارند، از شوهر خود در خانه بپرسند؛ زیرا برای زن شایسته نیست در کلیسا سخن بگوید. ترجمه هزاره نو
حال سوالی که باید هر خواننده از خود بپرسد این است که آین آیات را به چه شکلی می توان با ۴ آیه دیگر اول قرنتیان آشتی داد؟!
این آیات با دیگر آیات کلام خدا در تضاد هستند به عنوان مثال در رساله کولسیان فصل ۳ آیه ۱۶ میخوانیم:
کلام مسیح به دولتمندی در شما ساکن شود؛ و با مزامیر، سرودها و نغمه هایی که از روح است با کمال حکمت یکدیگر را پند و تعلیم دهید و با شکر گذاری و از صمیم دل برای خدا بسرایید. نکته مهم این آیه در این می باشد که به هیچ شکلی نمیتوان از آن چنین نتیجه گیری کرد که تنها مردان مجاز به اجرای آن بوده اند، زیرا تمامی کلیسا را مخاطب می سازد و زنان نیز دعوت شده اند که در امر تعلیم، دعا، شکرگذاری و …. مشارکت کنند
Ὁ λόγος τοῦ χριστοῦ ἐνοικείτω ἐν ὑμῖν πλουσίως, ἐν πάσῃ σοφίᾳ, διδάσκοντες καὶ νουθετοῦντεςἑαυτοὺς[6] ψαλμοῖς, ὕμνοις, ὠδαῖς πνευματικαῖς ἐν χάριτι ἄδοντες ἐν ταῖς καρδίαις ὑμῶν τῷ θεῷ[7]
لازم به تاکید است که مخاطب مطلع باشد که ضمیر ἑαυτοῦ (یکدیگر) که در اینجا به کار رفته به هیج عنوان معنی مذکر ندارد بلکه ضمیری است که هم برای مذکر و هم مونث به کار رفته است در نتیجه شامل زنان و مردان است[8]
نکته جالب دیگر در آیات ۳۴ و ۳۵ اول قرنتیان فصل ۱۴ این است که نه تنها زنان را به سکوت فرمان می دهد بلکه برای فرمان خود از قانون عهد عتیق نیز استفاده می کند “بلکه باید چنانکه شریعت می گوید، مطیع باشند ” با این حال هیچ قانونی در عهد عتیق به زنان چنین دستوری نمی دهد که صحبت نکنند[9] علاوه بر این ادعا این سبک ادبیات با پولس کاملاً غریبه است زیرا او همیشه برای ارجاع دادن نکته ای به عهد عتیق از اصطلاح “همچنان که نوشته شده است” استفاده می کند. در میان ۲۰۳۳ آیه ای که ما از پولس رسول در رسالاتش داریم تنها در رومیان ۷: ۷ به شریعت ارجاع داده است بدون ذکر آن .هرچند که نقل قولی از شریعت را در آنجا بر چسب نمی زند: ( پس چه گوییم؟ آیا شریعت گناه است؟ به هیچ روی! براستی اگر شریعت نبود در نمی یافتم که گناه چیست) و همچنین در ۱ قرنتیان فصل ۹ آیات ۸ تا ۱۰ اشاره به شریعت دارد و آن حکم را نقل می کند : ( آیا این سخنم سخنی صرفاً انسانی است؟ آیا شریعت نیز چنین نمی گوید؟ زیرا در شریعت موسی آمده که گاوی که خرمن می کوبد، دهان مبند) هر چند که پولس مکرراً تلاش ها برای تحصیل مقررات دینی عهد عتیق را بر مومنان رد می کند و تایید می کند که مومنان از شریعت آزاد هستند. این در حالی است که در زمانی که به قسمت دوم آیه ۳۴ می رسیم می خوانیم: بلکه باید چنانکه شریعت می گوید، مطیع باشند، در حالیکه هیچ آیه ای از عهد عتیق را به چنین نکته ای برچسب نمی زند[10]
نکته دیگر این است که همه دستورات دیگر در رساله اول قرنتیان مشخصاً به این کلیسای محلی بوده است. اما هر سه منع(آیات ۳۴ و ۳۵) به زنان درهمه کلیساهاست! دقت کنید به آیه ۳۴ (زنان αἱ γυναῖκες باید در کلیسا خاموش بمانند، بصورت اسم فاعلی در جمله به کار رفته که مفرد نیست بلکه جمع می باشد ” زنان “) و اگر به آیه ۳۳ قسمت دوم نگاه کنید با این کلمات روبرو خواهید شد: همان گونه که در همه کلیساهای مقدسین چنین است. با ذکر چنین آیه ای مشخصاً این دستور به همه کلیساها است. آنچه واضح است این است که قسمت دوم آیه ۳۳ در هماهنگی با آیات ۳۴ و ۳۵ است که با الهیات رساله اول قرنتیان به طرز آشکاری در تضاد است.
در نتیجه؛ آیات ۳۴ و ۳۵ عملاً استدلال پولس در مبحث نظم در عبادت و پرستش را مختل می کند. بدون آیات ۳۴ و ۳۵ آیه ۳۳ به طور طبیعی به آیه ۳۶ منتهی می شود، زیرا آیه ۳۳ عبادت مسالمت آمیز در تمام کلیساهای دیگر را با عبادت بی نظمی که قرنتیان انجام می داده اند برچسب زده است.
چنانکه پیش تر اشاره شد پولس از زنان و مشارکت آنها در پرستش تقدیر می کند( ۱۱:۵) و نه تنها این بلکه در آیات ابتدای فصل ۱۱ با این کلمات آغاز می کند: شما را تحسین می کنم که در همه چیز مرا به یاد می آورید و سنتها را به همان شکل که به شما سپردم، حفظ می کنید( ۱۱:۲). او همچنین بصورت واضح و شفاف از نبوت کردن زنان در کلیسا نیز سخن می گوید! (۱۱:۵). و جلوتر می نویسد: و اگر کسی بخواهد آهنگی دیگر ساز کند، باید بگویم که ما را و نیز کلیسا های خدا را چنین رسمی نیست. آنچه در این آیات بدیهی می باشد این مهم است که پولس هیچ مخالفتی با مشارکت زنان و نبوت آنها ندارد بلکه نگرانی او بر سر این است که چگونه این نبوت و مشارکت باید در نظم انجام شود[11] سوال دیگری که در این بحث وجود دارد که برای هر خواننده ای آگاهی به وجود می آورد در رابطه با اعلان پولس در فصل ۱۱ و مقایسه آن در فصل ۱۴است. آیا امکان این وجود داشته است که پولس متنی را که ۳ فصل قبل نوشته است را فراموش کرده باشد؟ چه پاسخی می توان به چنین نگرشی دارد؟ چگونه باید این متن را فهمید و درک کرد؟
همانطور که اذعان کردم اکثر کلیساها این آیات را نادیده می گیرند، و تعدادی از کلیسا ها با قطع نامه هایی که می نویسند که البته در هیچ کجای کتاب مقدس پشتیبانی نمی شوند زنان را از هر خدمتی که منجر به تعلیم و منبر می شود منع میکنند. در هیچ کجای کلام خدا نیامده است که زنان تنها در صورتی می توانند در کلیسا صحبت کنند که خیلی به منبر آن نزدیک نباشند[12]
عده ای برای منع ورود زنان به خدمت معلمی و شبانی تا حدی پیش می روند که اعلام می دارند که دعا و نبوتی که پولس در اول قرنتیان ۱۱ به زنان نسبت داده است ویژگی است که رابطه بین شخص و خدا را تعریف میکند به زبان ساده تر، زنان تنها می توانند در رابطه عمودی با خدا باشند (دعا و نبوت) ، به این معنی که آنها تنها در دعا و نبوت با خدا تکلم می کنند اما نه افقی، به این معنی، که مجاز به تعلیم دادن جماعت خدا باشند [13]
قبل از اینکه به تفسیر بیشتر این آیات بپردازم، فکر میکنم بسیار مهم است که ابتدا کمی با زمینههای تاریخی این شهر و فرهنگ حاکم بر آن آشنا شویم. این کار باعث میشود تا درک نوشتههای پولس آسانتر شده و بهتر بتوانیم آنها را درک کنیم.
پیش زمینه های تاریخی و فرهنگی
قُرِنتُس بزرگترین و متنوع ترین شهر یونان بود این شهر در موقعیت استراتژیک نظامی و تجاری خاصی قرار داشت زیرا بخش استراتژیک زمینی بین ایتالیا و آسیا را از طریق تنگه قرنتس کنترل میکرد. به همین دلیل، قرنتس به ثروت، معابد متنوع و آیینهای مذهبی، و فساد به ویژه فساد جنسی مشهور بود. این مکان هر نوع تجربه جنسی ممکن را برای مردان فراهم میکرد (بنابراین “مثل یک قرنتسی عمل کردن” به معنای درگیر شدن در بیاخلاقی جنسی بود) و اصطلاح “دختر قرنتسی” به معنای یک فاحشه بود. با این حال، پولس اشاره میکند که کلیسای قرنتس عضویت خود را تنها از نخبگان ثروتمند جذب نکرده است، بلکه عمدتاً از کسانی که فاقد موقعیت یا قدرت بودند، تشکیل میشد (۱ قرنتیان ۱:۲۶)[14].
این شهر به عنوان مرکز تجارت جهانی، از هر چهار طرف (شمال، جنوب، شرق و غرب) کالاها و کشتیهای فراوانی را هر روز به بنادر خود جذب میکرد. افراد زیادی از مکانهای مختلف برای کار به این شهر میآمدند. بردگان زیادی در این شهر مشغول به کار بودند و تنها زبان مشترک بین افراد، یونانی بود. دانستن اندکی یونانی برای افراد طبقه پایین جامعه حیاتی بود تا بتوانند کارهای روزمره خود را انجام دهند[15]
اما در مورد زنان در خانه چگونه بود؟ خواه خانوادههایی که درگیر بردهداری بودند، تاجران، کارگران روزمزد یا صنعتگران ماهر، زبانهایی که در این شهر صحبت میشد بسیار متنوع بودند. زیرا همه افراد در این شهر بومی قُرِنتُس نبودند و افرادبه دلیل کار و تجارت با پیشههای مختلف در این شهر حضور داشتند. علاوه بر این، لهجههای مختلف نیز به این موضوع اضافه میشد. اغلب، زمانی که سخنرانی یا وعظی توسط شخصی ایراد میشد، افرادی که با لهجه و سطح پایینتری از زبان گوینده بودند، کلمات او را درک نمیکردند و طبیعی بود که از یکدیگر در حین مشارکت معنی کلماتی را که نمیفهمیدند، پرسوجو کنند.
در فرهنگهای باستان، اغلب یک زبان کلاسیک و یک زبان محاورهای وجود داشت (به عنوان مثال، در اورشلیم، عبری زبان کاهنان و افراد طراز اول جامعه بود و آرامی زبان عامه مردم). کنت بیلی، دانشمند آمریکایی که سالها در کشورهای خاورمیانه از جمله سوریه، لبنان و مصر و آفریقا زندگی و تدریس کرده است، مینویسد: «من شخصاً با این واقعیت در زبانهای عربی، سریانی و یونانی جدید آشنا هستم.» او ادامه میدهد که نحوه صحبت افرادی مانند پولس و آپولوس به طور رسمی در کلیسا، لزوماً روشی نبوده است که یونانی زبانان با یکدیگر در خیابان و خانههای شخصی صحبت میکردند. ما سبک نوشتاری پولس را میدانیم و لوقا به ما میگوید که آپولوس مردی فصیح بود (اعمال ۱۸:۲۴). بر اساس آمار و دادههای پژوهشگران، کمتر از ده درصد از مردم در سراسر مدیترانه قرن اول با سواد بودند.[16]
اگر به متن یونانی انجیل لوقا نگاه کنید چهار آیه ابتدایی آن از یک جمله ۳۹ کلمه ای تشکیل شده است. من مطمئن هستم که همسران کارگران بیسواد در قرنتس که به زبان دوم یا شاید سوم خود این کلمات را می شنیدند قادر به درک آن جمله نبودند. شاید تنها چند کلمه یونانی می دانستند که کارهای شخصی چون خرید در بازار را انجام می دادند. کنت بیلی توضیح میدهد که در خدمت خود در مصر در روستایی در حال موعظه انجیل برای مسیحیان آنجا بوده است که مردان و زنان از هم جدا بوده اند به این معنی که یک دیوار چوبی بزرگ که بیشتر از دو متر ارتفاع داشته است مردان را از زنان جدا می کرده است (چیزی که در قالب اجتماعات مذهبی تا به امروز نیز در خاورمیانه به چشم می خورد). او ادامه می دهد که به زبان عربی کلاسیک موعظه می کرده است، زنان اما در حین موعظه به سرعت تمرکز خود را از دست می دادند و با یکدیگر ( با بچه های خود که به کلیسا می آوردند) مشغول می گشتند، چرا؟ زیرا زبان و لهجه آن دهکده با عربی کلاسیک فاصله زیادی داشته و تنها مردان (به دلیل تحصیلات اندکی که داشتند) قادر بوده اند که صحبت های واعظ را متوجه شوند. و به دلیل اینکه فهم صحبت های واعظ برای زنان تقریباً غیر قابل درک بوده است بعد از اندکی صدای صحبت ها در بخش زنان گاهی چنان بالا می گرفته است که هیچ کس صدای واعظ را نمی شنیده (در آنجا خبری از برق نبود و هیچ سیستم صوتی وجود نداشت) خب این واضح و بدیهی بوده است که اگر کسی زبان واعظ کلیسا را متوجه نشود بعد از اندکی نشستن با شخص کناری خود وارد صحبت میشود، و صداها به قدری بالا میرود که یکی از شیخ های کلیسا بر می خواست و با صدای بلند اعلام میکرد « خانم ها لطفاً ساکت باشید» و تا ده دقیقه همه چیز خوب بود و بعد از ده دقیقه باید به زنان دوباره تذکر داده میشد که نظم را رعایت کنند[17]
بیلی با ذکر این داستان گویی برای ما شرایطی را بیان میکند که میتواند در قرنتس نیز اتفاق افتاده باشد! پس این فرضیه که بیلی مطرح میکند بسیار محتمل گماشته می شود، و افرادی که به آیات اول قرنتیان به عنوان متنی که پولس نوشته است می نگرند( زیرا عده ای آیات ۳۴ و ۳۵ را جزو نوشته های پولس تلقی نمی کنند، که جلوتر توضیح خواهم داد) این فرضیه را بسیار جدی تلقی میکنند[18]
در نتیجه از زنان خواسته شده است که مطیع باشند اما مطیع به چه کسی؟ بیلی بر این باور است که در متن یونانی واضح است که پولس میخواهد زنان مطیع به رهبری پرستش باشند، و خواننده می داند که رهبری شامل مردان و زنان است: بر اساس متن مشخص اول قرن ۱۴ آیات ۲۶ تا ۳۶
به زنان و مردانی که نبوت می کنند گفته شده است که:
همه یکباره صحبت نکنید (۲۷)
در کلیسا سکوت کنید (۳۵)
به زنان و مردانی که به زبان ها سخن می گویند گفته شده است:
اگر مترجمی در کلیسا نباشد سکوت کنند (۲۸)
به زنان متاهل که با همسران خود به جلسه کلیسا آمده اند گفته شده است که :
در حین مراسم پرستش سوالی نپرسند، از شوهر خود در خانه بپرسند
به هر یک از این گروه ها گفته شده است که به نظم پرستش در کلیسا اهمیت دهند، پولس به انبیای زنی که در اول قرن ۱۱اجازه نبوت داده است نمی گوید که دست از نبوت بشویند و فقط شنونده باشند.
برای درک چنین آیاتی باید فاکتورهای متنوعی را در نظر گرفت.
- توجه زنان به دلیل ندانستن زبان یونانی محدود بوده است
- زنان در حین مشارکت با یکدیگر گفتگو میکنند (که معانی کلمات واعظ را تشخیص دهند)
- پولس زنان را دعوت میکند که در کلیسا سکوت کنند و در منزل معانی کلماتی که متوجه نشده اند را از همسر خود بپرسند.
آنچه محتمل است این میباشد که اگر این آیات ۳۴ و ۳۵ در متن اصلی رساله اول قرنتیان بوده اند که عده ای از پژوهشگران مخالف چنین دیدگاهی هستند اما به هر دلیلی، اگر چنین آیاتی در متن اصلی وجود داشته اند، و تمام بررسی های نسخه شناسی، نحوه یونانی کلمات، جابه جایی کلمات و … غلط بوده باشند و این دانشمندان همه این بررسی ها را به غلط دریافته باشند باید زمینه تاریخی آنها برای مخاطب باز شود تا این کلمات بهتر درک شوند. پولس رسولی که در رومیان فصل ۱۶ از یونیاس که بدون شک یک زن بوده است و نسخه شناس مشهور امریکایی الدن آپ آن را تصریح کرده است[19] به عنوان چهره ی برجسته در میان رسولان یاد میکند پولسی که به زعم بیلی، هجده ماه در خانه اکیلا و پرسیکلا مهمان بوده و شاهد خدمات این زن و مرد بوده است پولسی که چند فصل قبل تر همه را به نبوت دعوت می کند، پولسی که می نویسد و هر زنی که سر نپوشیده دعا یا نبوت کند، پس مشخصاً نمی تواند به زنان بگوید شما سکوت کنید!
دیدگاه دیگری از فیلیپ پین که از چهره های بسیار برجسته در حمایت از نگرش برابری جنسیتی در نوشته های مقدس و یکی از بنام ترین افرادی است که در این زمینه قلم زده است این است که عده ای بر این گمان هستند که سکوتی که پولس زنان را به آن حکم می کند به همه زنان اطلاق نمی شود بلکه به زنانی که معلمان دروغین، بی سواد ، زنانی که نبوت نمی کنند و در امر پرستش هیج دخالتی ندارند اشاره دارد. او ادامه میدهد که البته چنین دیدگاهی نمی تواند صحیح باشد زیرا متن این آیات اشاره به این نکته ندارد که این محدودیت ها الزاماً به گروهی از زنان خاص اطلاق میشود [20].
بر عکس، هر سه فراخوان این آیات به سکوت کردن زنان دلالت دارند که گویی برای همه زنان اعمال می شود. چنین دیدگاهی نه تنها از دیدگاه دانشمندان عهد جدید کار آمد نیست بلکه خواننده آگاه نیز به آن پی خواهد برد به عنوان مثال، اگر فقط در این آیات اشاره پولس به عده ای خاص از زنان است نه همه زنان، چطور است که در همین رساله فصل ۱۱ آیه ۵ مشخصاً می گوید: «و هر زنی که سر نپوشیده دعا و…» πᾶσα δὲ γυνὴ: هر زنی که [21]
ادعای دیگری که توسط پین ارائه میشود این است که عده ای نیز بر این باور هستند که پولس در اینجا نوع خاصی از گفتار را ممنوع می کند اما با نگاهی ساده به متن اول قرن ۱۴ آیات ۳۴ و ۳۵ درخواهیم یافت که این آیات نوع گفتار را محدود نمی شمارد بلکه تمامی گفتار زنان را منع می کند[22].
سی کی برت، مفسر و دانشمند عهد جدید در تفسیر خود از اول قرنتیان به این نکته اشاره دارد ، در آیه ۳۵ میخوانیم: اگر درباره مطلبی سوالی دارند، از شوهر خود در خانه بپرسند…او اشاره می کند که این نکته برای زنان متاهل بوده است که اگر سوالی دارند باید از شوهر خود بپرسند، اما اینجا توضیح داده نشده است که برای زنان مجرد یا زنانی که همسر غیر مسیحی دارند چه روشی پیشنهاد میشود، او ادامه میدهد که احتمالاً اگر شما دختری مجرد بودید باید از شوهر دوست خود خارج از کلیسا سوالات خود را می پرسیدید[23].
آیا میتوان این آیات را با فصل ۱۱ آیه ۵ مطابقت داد، جایی که پولس با این فرض که زنان دعا و نبوت میکنند، دستور میدهد هنگام انجام این کار سر خود را بپوشانند؟ عده ای حتی بر این گمان هستند که در فصل ۱۱ آیه ۵، پولس با نارضایتی به آنها اجازه صحبت (نبوت) میدهد؟ هیچ نشانهای نسبت به چنین موضوعی در این رساله به چشم نمی خورد. همچنین این ادعا که اشاره پولس به مشارکت خصوصی آنها(زنان) در خانه اعمال میشود، و نه در کلیسا، فاقد هر گونه شواهدی است [24]
گوردن فی را باید با نفوذ ترین دانشمند انجیلی در حوزه متون و نسخ خطی خواند ، تا حدی که محافظه گرائی چون کارسون که نقدی بر تفسیر اول قرنتیان او دارد نیز از او به عنوان یکی برترین نسخه شناسان متون اولیه یاد کرده است [25]او در تفسیر اول قرنتیان ، که حاصل بیش از ۴۰ سال تجربه او در این زمینه است، رویکرد خاصی دارد و مینویسد: “اینکه این متن را پولس نوشته باشد، به وضوح اشتباه است، زیرا اگر او چنین متنی را در ذهن داشته باشد، آن را هرگز در این بخش از رساله نمینویسد.” او ادامه میدهد که اگر این کلمات از پولس رسول باشد، بسیار عجیب است، زیرا او در فصل ۱۱ آیات ۵ و ۱۳ به وضوح به زنان اجازه دعا و نبوت داده است. اگر خواننده این فصل را به طور کامل بخواند، متوجه میشود که آیات ۳۴ و ۳۵ به هیچ شکلی نمیتوانند در چنین زمینهای جا بگیرند[26].
شواهد متنی
در کتاب اکادمیک و پژوهشی فیلیپ کامفورت [27];که تمامی تفاوت های نسخه های خطی و کلمات متفاوت این نسخه ها را با یکدیگر بررسی می کند نسبت به این آیه چنین آمده است:
آیات ۳۴ و ۳۵ اول قرنتیان در Textus Receptus [28] وجود دارد او همچنین اضافه میکند که در نسخه یونانی Westcott and Hort[29]نیز آین آیات به چشم می خورند و همچنین در نسخه معتبر مدرن امروزی عهد جدید که به نام Nestle-Aland [30] نیز آمده است. اما در نسخه های دیگر و قدیمی این ۲ آیه بعداز آیه ۴۰ قرار گرفته اند. و سوالی که مطرح می شود این است. که چرا کاتبی باید محل آیات را در نسخه تغییر داده باشد؟ لازم به توضیح است که در هیچ کجای دیگر کاتبی محل آیات را تغییر نداده است به جز این آیات!
کامفورت توضیح میدهد که بعلاوه شهادت های نسخه هایی که ذکر شده ، در کداکس واتیکان Codex Vaticanus[31] شواهدی وجود دارد که نشان میدهد که کاتبی که این متن را کپی برداری می کرده است از این نکته آگاه بوده است که آیات ۳۴ و ۳۵ احتمالاً شامل متن اصلی نبوده اند و این را با علامتی که در روبروی این آیات بوده است نشان داده است (در حاشیه صفحه) این نکته شامل نسخه لاتینی نیز میشود که متعلق به قرن ششم می باشد تحت عنوان Old Latin (Brixianus) که در حاشیه این نسخه هم کاتب علامتی قرار داده که احتمالاً با خبر بوده است که این آیات در متن اصلی نبوده اند[32] او این مبحث را با داده ها و شواهدی که فیلپ پین آن را ادعا کرده است ادامه میدهد و به افرادی چون میلر می رسد که با هم ، هم صدا هستند، همچنین برای کامفورت همچنان که بالا ذکر کردم دیدگاه گوردن فی بسیار مهم تلقی میشود زیرا فی بشدت با اینکه پولس رسول این آیات را نوشته باشد مخالفت می کند[33] نتیجه گیری کامفورت در جمله زیر کاملا مشخص است:
به طور خلاصه، به نظر میرسد که میتوان آیات مورد نظر را به عنوان یک حاشیهنویسی در نظر گرفت[34]
کامنت دیگری که در حین مطالعه این متن از کنت بیلی خواندم نیز جالب است، بیلی یک دانشمند امریکایی بود که بیشتر از ۴۰سال در دانشگاهای اورشلیم ،مصر ، سوریه و لبنان به تدریس الهیات مشغول بود و فرهنگ خاورمیانه در زمان مسیح محور تحقیقات او بوده است، بدلیل مهارت بالایی که در زبانهای چون عربی، عبری ، آرامی و یونانی داشت چند کتاب عالی از خود به جای گذاشت که در این بخش به یکی از آنها خواهم پرداخت:
آنچه در این آیات میخوانیم در تضاد مستقیم با سخنان پولس در آیات دیگر همین رساله است. پولس در زمان اقامت خود در شهر قرنتس با اکیلا و پرسیکلا زندگی می کرد. و این زن و مرد را ما در کتاب اعمال ملاقات کرده ایم پرسیکلا به همراه شوهرش به آپولس، واعظ معروف اسکندریه تعلیم داده بودند. و ما این شهادت را توسط لوقا در کتاب اعمال رسولان میخوانیم و نه تنها این شهادت بلکه لوقا همچنین گزارش داده است که در روز پنطیکاست (اعمال فصل دوم آیات ۱۷ و ۱۸) جایی که خدا اعلام میکند پسران و دختران شما نبوت خواهند کرد نقل قولی از يوئیل ۲ آیات ۲۸ تا ۳۲ را برای ما ثبت کرده است. و اگر این متن را در ادامه بخوانید میگوید نه تنها پسران و دختران شما بلکه کنیزان و غلامان نیز این مهم را تجربه خواهند کرد. اگر به انجیل لوقا نگاه کنیم او در ابتدای خبر خوش، سرود مریم مادر خداوندمان عیسی مسیح را نیز نقل میکند و با این عمل مریم را به عنوان معلم الهیات و اخلاق اجتماعی برای کل کلیسا تا زمانی که انجیل او خوانده می شود یادآور می شود. [35]
ما میخوانیم که زنان با برخی امکانات بخشی از گروه شاگردانی بودند که با عیسی و رسولان سفر میکردند (لوقا فصل ۸ آیات ۱ تا ۳)
1بعد از آن، عیسی شهر به شهر و روستا به روستا میگشت و مژدۀ پادشاهی خدا را اعلام میکرد. 2دوازده شاگرد و عدّهای از زنانی که از ارواح پلید و ناخوشیها شفا یافته بودند با او همراه بودند: مریم معروف به مریم مجدلیه که از او هفت دیو بیرون آمده بود، 3یونا همسر خوزا مباشر هیرودیس، و سوسن و بسیاری کسان دیگر.
این زنها از اموال خود به عیسی و شاگردانش کمک میکردند. یونا همسر خوزا مباشر هیرودیس، یک زن ثروتمند واز طبقه بالا به عیسی و گروه شاگردان کمک مالی میکرد او در میان زنانی نیز به چشم می خورد که در قیامت مسیح حضور داشته اند لوقا ۲۴ آیه ۱۰.
لوقا در قسمتی دیگر در حادثه قیام می نویسد:
و وقتی به داخل رفتند، جسد عیسای خداوند را نیافتند. 4حیران در آنجا ایستاده بودند که ناگهان دو مرد با لباسهای نورانی در کنار آنان قرار گرفتند. 5زنها که وحشتزده شده بودند، سرهای خود را به زیر افکندند. آن دو مرد گفتند: «چرا زنده را در میان مردگان میجویید؟ 6او اینجا نیست، بلکه زنده شده است. آنچه را که در موقع اقامت خود در جلیل به شما گفت بهیاد بیاورید 7که چطور پسر انسان میبایست به دست خطاکاران تسلیم گردد و مصلوب شود و در روز سوّم قیام کند.» 8آنوقت زنها سخنان او را بهخاطر آوردند. این واقعه یا به لوقا ۹ آیه ۱۸ اشاره دارد یا لوقا ۹ آیات ۵۳ تا ۴۵ . ریچارد باکهام الهیدان انگلیسی ممتاز عهد جدید در این باره می نویسد:
در هر دو مورد، عیسی شاگردان را خطاب می کند و یونا نیز در میان آنها بود این مهم تاکید میکند که او یکی از شاگردان بوده است [36]
بیلی در مبحث خود ادامه میدهد که آیا پولس رسول همه این شهادت های که در عهد جدید وجود دارند را نادیده گرفته است؟ آیا پولسی که در شهر قرنتس در منزل آکیلا و پرسیکلا مهمان بوده است (و شاهد خدمات و تاثیرات خدمت این زن بوده) میتوانسته است زنان را به سکوت دعوت کرده باشد؟ آیا چنین نگرشی می تواند به پولس نسبت داد [37] در همین راستا آنتونی تزلتون مفسر محافظه کار انگلیکن نیز در تفسیری که بر متن یونانی اول قرنتیان داشته است نشان میدهد که این آیات به زعم غالب پژوهشگران(متنی که پولس نوشته باشد نیستند بلکه توسط کاتبی به متن اضافه شده اند) و پولس رسول نمی تواند نویسنده آنها باشد[38]. نه تنها تزلتون بلکه دانشمندی چون بروس متزگر که در محافل نسخه های خطی بدون شک در نیمه دوم قرن بیستم برترین نسخه شناس بوده است نیز اتفاق نظر دارد که جابجایی این آیات از آیه ۳۴ و ۳۵ به بعد از آیه ۴۰ در کداکس بیزانسی که یکی از اصلی ترین متون غربی تلقی میشود [39] منتقل شده است .او این حدس را محتمل میداند که این آیات در نسخه اصلی احتمالا نبوده اند ( دربینش متزگر این آیات در رتبه B قرار دارند که نشان از ابهامی است که در مبحث نسخه شناسی تعریف مشخصی دارد[40] هر چند که در P46 که قدیمی ترین نسخه خطی از اول قرنتیان ماست به چشم میخورند[41].
در میان دستورات پولس درباره سخن گفتن به زبانها و نبوت در جماعت، یک جهش ناگهانی ظاهر میشود که زنان را از صحبت کردن در جلسات کلیسایی منع میکند (آیات 34-35). چندین نسخه قدیمی (که پیش تر بررسی شد) این آیات را نه در این مکان بلکه به عنوان پیوستی در پایان فصل قرار دادهاند و حداقل یک نسخه قدیمی (کداکس واتیکان) شامل علامتهایی است که نشان میدهد کاتب این کلمات را به عنوان تفسیری وارد متن کرده است. اگر این جملات افزودهای به نامه پولس باشند، متن اضافه شده باید در مرحله اولیه رخ داده باشد، زیرا تمام نسخههای موجود این کلمات را یا بین آیات 33 و 36 یا پس از آیه 40 دارند[42] . اجازه دهید در قسمت آخر این بخش به صحبت های گوردن فی بپردازم که شاید بشود او را اولین دانشمند انجیلی و محافظه کاری خواند که ادعای فوق را شدت بخشیده است مبنی بر اینکه که آیات ۳۴ و ۳۵ در متن اصلی اول قرنتیان نبوده اند. فی معروفترین دانشمند انجیلی درقرن بیستم بوده است که در زمینه نسخه های خطی تخصص داشته است. در اینجا خلاصه مبحث او به این آیات را با هم نگاه می کنیم:
او اذعان دارد که این آیات در همه نسخه های خطی ما وجود دارند، حتی در نسخه P46 که قدیمی ترین پاپیروسی است که نوشته های پولس را در خود جا داده است و تاریخ آن به حدود سال ۲۰۰ تا ۲۲۵ میلادی می رسد. اما نکته ای که برای فی اهمیت فراوانی دارد این مهم است که چرا در بعضی از نسخه های (غربی) که معروفترین آنها کداکس بیزا[43] می باشد کاتب این نسخه و چند نسخه دیگراز این آیات را در مکان های متفاوت قرار داده است که در سرتاسر عهد جدید عملی کاملا نادر است؟[44] فی ادامه میدهد که این نکته همیشه برای او یک مبحث متنی بوده است به این معنی که باید دریافت که چگونه چنین چیزی امکان دارد اتفاق افتاده باشد که کاتبی که تنها کارش کپی برداری از متون بوده است و نه (مفسر و الهیدان) و حروف بزرگ یونانی را بدون هیچ فاصله ای کپی برداری می کرده( نگارش حروف کوچک یونانی از قرن هفتم و هشتم به بعد وارد نوشته های عهد جدید می شوند) به چه دلیلی آیاتی را باید در حاشیه صفحه نوشته باشد؟ (عملی که در سرتاسر عهد جدید وجود ندارد). او ادامه میدهد که برای تشخیص این مهم که کدامین آیه در رسالات پولس به نسخه اصلی که او نوشته است نزدیک است، محقق باید تمامی نسخه های مربوطه را مطالعه کند تا دریابد که کدام یک از این نوشته های خطی به احتمال قریب به یقین متن اصلی می باشند وما به این کاراصل بررسی نسخه های خطی می گوییم [45] او در ادامه می نویسد: به چه شکلی می شود تشخیص داد که این آیات متعلق به پولس بوده است و توسط کاتبی به متن اضافه نشده باشد؟ بررسی کلمات، نحوه یونانی جملات، و الهیاتی که در پس این آیات وجود دارد اصلی ترین کاری است که محققان امروز باید انجام دهند تا دریابند که آیا این متن به پولس بر می گردد یا خیر و همچنین با بررسی همه نسخه های مربوط به اول قرنتیان فصل ۱۴ آيات ۳۴ و ۳۵ نه تنها در زبان یونانی بلکه در زبان لاتین نیز، زیرا این متون بعد از یونانی در لاتین نیز کپی برداری فراوانی شده اند[46].
در ادامه بحث فی بسیار جالب است، او می نویسد: برای اینکه اصالت این کلمات را تشخیص دهیم سه گزینه روبروی ماست.
- پولس این کلمات را در اینجا نوشت )مکان فعلی آنها آیه ۳۴ و ۳۵) و آنها عمداً به انتهای کل قطعه (بعد از آیه ۴۰) منتقل شدند.
- برعکس این، آنها در ابتدا در انتهای رساله نوشته شدهاند و کاتبی آنها را به آیات جلوتر منتقل کرده تا با دیگر نسخه های این رساله هماهنگ باشند.
- آنها بخشی از متن اصلی نبودند بلکه یک حاشیهنویسی بسیار اولیه بودند که بهطور متعاقب در دو مکان مختلف به متن اضافه شدند.
اگرچه اکثر مفسران فرض میکنند که گزینه اول درست است، آنها به طور کلی بدون پرسیدن سؤال تاریخی مهمی در مورد چگونگی ظهور متن غربی این تصمیم عجولانه را می گیرند. راه حلی که گاهی ارائه میشود از این قرار است: شخصی در اوایل قرن دوم متن را به این شکل “ویرایش” کرده تا این آیات “موقعیت مناسبتری” پیدا کنند و خوانش آنها برای جماعت روان تر باشد. چنین دیگاهی را گوردن فی باطل و در دو بخش پاسخ می دهد:
- چنین جابه جایی در هیچ کجای عهد جدید رخ نداده است
- هیچ دلیل کافی نمیتوان برای چنین جابجایی پیدا کرد، همچنین اگر این کلمات بهطور اصلی در متن در هر یک از این مکانها بوده باشند، و بهویژه پس ازاین عبارت پولس “همانطور که در تمام جماعتهای مقدسین” (آیه 33). این به سادگی یک اختراع مدرن است که کسی در کلیسای اولیه با قرارگیری این کلمات در متن مشکل داشته باشد، از آنجا که همه کسانی که درباره آن اظهار نظر کرده اند هرگز در مورد جای گذاری آن بهعنوان یک مشکل صحبت نمیکنند[47] بنابراین، بسیار بعید است که با این متن پیش رو، به ذهن یک نسخهنویس رسیده باشد که چنین گام بیسابقهای بردارد تا استدلال پولس را دوباره تقویت کند بهویژه از آنجا که در این مورد به سختی میتوان نشان داد که “جابجایی” آیات به آنها معنی بهتری بدهد[48].
- یکی از مشکلات بزرگتر این است که این جملات به وضوح با آنچه پولس پیشتر به صراحت گفته است (فصل ۱۱ آیات ۲ تا ۱۶) در تضاد آشکار قرار دارند، جایی که بهطور مفروض و بدون انتقاد، به زنانی که در کلیسا دعا و نبوت میکنند اشاره کرده است- هر دوعملی که پولس به آنها اشاره کرده است بیانهای کلامی هستند که افراد دیگر آنها را می شنوند (دعا و نبوت) و فقط میتوانند به تمام مؤمنان جمع شده اشاره کنند نه تنها این، بلکه این موضوع همچنین در همین بخش حاضر با تکرار ریتمیک “همه” (آیات 23-24 و 31) و
- “هر کس” در ابتدای پاراگراف قبلی (آیه 26) نیز فرض شده است. این مشکل به حدی آشکار است که جای تعجب نیست که بیشتر مفسرانی که این کلمات را معتبر میدانند، بخش زیادی از انرژی خود را صرف “دور زدن” معنای صریح آنها میکنند تا این جملات مزاحم( ۳۴و ۳۵) در کنار جملات قبلی، بهعلاوه توصیههای قبلی در همان نامه، را بتوانند با هم صلح بدهند[49]
- یکی دیگر از نکاتی که فی به آن می پردازد موضوع مهم و اساسی کلماتی است که در آیه ۳۴ و ۳۵ ذکر شده است که به زعم فی با پولسی که در اول قرنتیان و کل ۱۲ رساله دیگر او تا به اینجا شاهد بوده ایم متفاوت است. او ادامه میدهد که اما از آنجا که این نوشته ها در بیشتر نسخه های خطی به چشم میخورند، تلاش شده است که بین الهیات این آیات و دیگر نوشته های پولس صلح ایجاد شود هر چند که چنین عملی امکان پذیر نیست[50].
در بعد تاریخی این بخش رساله به عنوان یک قطعه از یک سری طولانی از دستورات درباره ” نظم” در کلیساها(نه کلیسا) تلقی شده است. بعد از چند قانونی که درباره سخن گفتن به زبانها و نبوت داده میشود پولس قانون دیگری درباره زنان وعظ میکند زیرا ظاهراً آنها نیز در بی نظمی بوده اند. او مبحث قبلی خود در فصل ۱۱ آیات ۲ تا ۱۶ که در آن زنان را به دعا و نبوت تشویق کرده بود را کنار می گذارد و به آنها به شکل دستوری اعلام میکند که باید در جماعت سکوت کنند و نه تنها این بلکه عده ای نیز ادعا کرده اند که اونبوت و دعای زنان را تنها در جلسات خصوصی تشویق کرده است[51] نکته ای که تلاشی بی نتیجه برای حامیان چنین بینشی است.
یکی از پیشنهادات در این زمینه را کنت بیلی مطرح می کند (که پیش تر به آن اشاره شد) مفهومی که او بیان می کند این است که در کلیسای قرنتس زنان و مردان در ردیف های مجزا و جدا از هم در کلیسا قرار می گرفتند و در حین جلسه کلیسایی زنان به دلیل نداشتن سواد کافی برای درک صحبت های واعظ (که به یونانی انجام می گرفت) با صدای بلند از یکدیگر مشورت می گرفتند و گاها همسر خود را صدا می زدند که برای آنها موضوعی که مطرح شده است را بیشتر توضیح دهد و این دلیلی بود که یکی از مشایخ برخیزد و زنان را به آرامش دعوت کند زیرا آنها نظم کلیسا را از این طریق به هم می زدند. اما به زعم گوردن فی چنین فرضیه ای نمی تواند درست باشد به چند دلیل. ۱. پیش فرض چنین موضوعی بعید است زیرا در جماعت آن زمان ها از نظمی که امروزه ما در دنیای مدرن از آن صحبت می کنیم خبری نبوده است، به دلیل کوچکی کلیسا ها ورود کودکان به همراه خانواده ها در همان سالن کوچک کلیسا میسر بوده است. در این زمینه به زعم افرادی چون کرگ کینر در بهترین حالت ممکن کلیسای قرنتس شاید حدود ۵۰ نفر گنجایش داشته است در نتیجه معقولانه نیست که چنین بینشی را صحیح تلقی کرد زیرا جماعت کلیسای قرنتس در نظم نبوده (بصورت کلی) که بشود این موضوع را دلیلی خواند که پولس آنها را به نظم دعوت کرده باشد. [52]
دیگران این بخش را به عنوان ممنوعیتی از یک شکل از سخنرانی الهام بخش می خوانند، که نبوت تلقی نمی شود و این بینش را به دو شکل توضیح داده اند. ۱. زنانی که دعوت شده اند نبوت کنند باید نبوت آنها تمییز داده شود (آیه ۲۹) و از انبیا، دو یا سه تن نبوّت کنند و دیگران گفتار آنها را بسنجند. در این مدل فرض شده است که زنان به نبوت میپردازند، اما از فرآیند تمییز ( یا سنجش بر أساس ترجمه هزاره نو) دادن یا ارزیابی نبوت ها خارج میشوند، زیرا این امر ممکن است آنها را در موقعیت “غیرکتاب مقدسی” قرار دهد که در آن زنان از شوهرانشان برتری پیدا کنند. چنین نگرشی نیز نمی تواند صحیح تلقی شود زیرا در این شرایط خودِ جماعت کلیسای قرنتس به چه شکلی می توانستند این سخنان را درک کنند! به چنین نگرشی در متن حتی کلمه ای اشاره نشده است و شکل آیه ۳۵ نشان از این نمی دهد که زنان در امر نبوت وارد موقعیتی شده اند که از همسران خود برتری پیدا کرده باشند بلکه متن می گوید: برای ایشان شرم آور است که سخن بگویند![53].
بنابراین دفاع در برابر این آیات به گونهای غیر ممکن است زیرا یافتن راهحل موجهی برای معنای آنها بسیار دشوار به نظر میرسد، در نتیجه بهتر است آنها را به عنوان یک متن اضافه شده ( به متن اصلی) در نظر بگیریم. اگر این طور باشد، در این صورت باید فرض کنیم که ابتدا این کلمات به عنوان یک شرح حاشیه ی در نسخه ای توسط شخصی نوشته شدهاند که شاید (احتمالاً؟) در نور آنچه که در نامه بعدی ( اول تیموتائوس فصل ۲ آیات ۹ تا ۱۵) گفته شده، احساس نیاز به دقیقتر کردن دستورات پولس رسول وجود داشته باشد. از آنجا که پدیدهٔ اضافه شدن به متن کتاب مقدس در مکانهای دیگری از عهد جدید (مانند اول یوحنا ۵:۷ و انجیل یوحنا فصل ۵ قسمت دوم آیه سوم و آیه چهار ) به خوبی ثابت شده است، هیچ دلیل تاریخی خوبی برای رد کردن این احتمال وجود ندارد. این که این امر در تمام نسخه های موجود رخ داده باشد، به این معنی است که به احتمال بسیار زیاد این حاشیه نویسی در اواخر قرن اول شکل گرفته است، این دیدگاه فقط بر اساس اصول نقد متنی فرض شده هر چند که گزینه های دیگر نیز کم وزن نمی باشند[54]
نتیجه گیری گوردن فی در تفسیر خود از این آیات را در چند جمله می شود خلاصه کرد:
اگر پولس بنا داشته است که زنان را دعوت به سکوت کند و به آنها فرمان دهد که سخن گفتن آنها شرم آور است پس بر چه اساسی در فصل ۱۱ آیه ۵ میخوانیم:
و هر زنی که سر نپوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را بیحرمت کرده است
خود قضاوت کنید: آیا برای زن شایسته است که سر نپوشیده به درگاه خدا دعا کند؟ (آیه ۱۳)
پس پیش فرض این است که زنان هم در نبوت و هم در دعای دسته جمعی در کلیسا شرکت داشته و مشارکت می کرده اند.
نکته بعدی، اگر مبحث اول قرنتیان را با دقت بخوانید نویسنده تلاش دارد که کلیسای مذکور را به نظم دعوت کند، اما به شکل کاملاً ناگهانی دستوری صادر میشود که دیگر نه تنها برای کلیسای قرنتس است بلکه برای همه کلیساها (همانگونه که در همۀ کلیساهای مقدسین چنین است). و عده ای که تلاش دارند این مشکل را حل کنند ادعا میکنند که پولس کلیساهای شهر قرنتس را در نظر داشته است! اما اگر به متن فارسی نگاه کنید در آیه ۳۵ میگوید : زیرا برای زن شایسته نیست در کلیسا سخن بگوید و این دقیقا ترجمه عبارت یونانی آن است.
که مفرد است نه جمع. ἐν ἐκκλησίᾳ
همچنین عبارت چنانکه شریعت می گوید نیز نمی تواند عبارتی باشد که پولس از آن استفاده کرده باشد. زیرا او به طور منظم اگر نکته ای از شریعت را نقل می کرد آن را اعلام می نمود به عنوان مثال: ۱ قرنتیان ۹ آیه ۸
آیا شریعت نیز چنین نمیگوید؟ زیرا در شریعت موسی آمده که «گاوی را که خرمن میکوبد، دهان مَبَند.»
اول قرنتیان ۱۴ آیه ۲۱
در شریعت چنین نوشته شده است:
خداوند چنین میگوید،
”به زبانهای غریب
و با لبهای بیگانگان
با این قوم سخن خواهم گفت
با این همه به من گوش نخواهند گرفت
او هرگز در تمامی ۱۳ رساله خود به این شکل به شریعت اشاره نکرده که مشخصاً آن را نقل نکرده باشد. موضوع دشوارتر این است که شریعت چنین قانونی را مطرح نکرده است هر چند عده ای علاقه دارند آن را به پیدایش ۳:۱۶ مربوط سازند اما چنین چیزی را نمی شود از متن درک کرد. اگر این موضوع صحیح باشد آنگاه باید اعتراف کنیم که پولس رسول اینجا نه به تورات بلکه به درک شفاهی خود و معلمین یهودی از تورات اشاره داشته است که دیگر نمیشود آن را تورات خواند زیرا چنین نگرشی در تورات هرگز بصورت واضح اعلام نگشته است، شخصی که این متن را در حاشیه این نسخه نوشته است احتمالا یک مسیحی یهودی نژاد بوده است زیرا یوسفیوس (تاریخ شناس معروف یهودی قرن اول) نیز گفته ای بسیار مشابه دارد: او می نویسد: زن به گفته شریعت از مرد پست تر است، پس باید مطیع باشد. آنچه واضح است این می باشد که این کلمات به پولس رسول بر نمی گردند [55]
نتیجه گیری:
دانشمندان برابری طلب، از جمله گوردون فی، معتقدند که آیات ۳۴-۳۵ از فصل ۱۴ نامه اول به قرنتیان، که از زنان میخواهد در کلیساها سکوت کنند، احتمالاً یک متن اضافه شده به نوشته های پولس است چرا که با آموزههای گستردهتر پولس در مورد خدمت زنان در تضاد است. آنها به این نکته اشاره میکنند که پولس در فصل ۱۱ همین نامه، دعا و نبوت زنان را تأیید میکند، که این با ممنوعیت کامل سخن گفتن زنان در کلیساها ناسازگار است. گوردون فی بهطور خاص پیشنهاد میکند که این آیات ممکن است در نامه اصلی پولس نبوده باشد، زیرا در برخی نسخههای اولیه این آیات در مکانهای متفاوتی ظاهر میشوند و پیوستگی متن را مختل میکنند. برابریطلبان معتقدند که این بخش نباید برای محدود کردن نقش زنان در کلیسا بهکار رود، زیرا ممکن است بیانگر آموزه واقعی پولس نباشد.
در مقاله ای دیگر به مبحث اول تیموتائوس خواهم پرداخت که ظاهراً منع خدمت زنان به خدمات شبانی را شامل میشود.
پیمان سالار
بهار ۲۰۲۳ ونکوور کانادا
ویراستار: هستی قهرمانی
[1] Brown, Raymond E. An Introduction to the New Testament. Anchor Bible, 1997.
[2] Keener, Craig S. “Learning in the Assemblies: 1 Corinthians 14:34–35.” Discovering Biblical Equality: Biblical, Theological, Cultural & Practical Perspectives, edited by Ronald W. Pierce and Cynthia Long Westfall, Third Edition, IVP Academic: An Imprint of InterVarsity Press, 2021, p. 146
[3] Ibid, 148
[4] Plutarch, Mor, 142D (2:208-9,310-11,320-23 in Babitt, LCL).
[5] Keener, Craig S.. Paul, Women, and Wives: Marriage and Women’s Ministry in the Letters of Paul. United States, Baker Publishing Group, 1992.
[6] این ضمیر به معنی مذکر و مونث و و همچنین خنثی به کار رفته است
[7] Jongkind, Dirk, editor. The Greek New Testament. Crossway, 2017, p. Col 3:16.
[8] Arndt, William, et al. A Greek-English Lexicon of the New Testament and Other Early Christian Literature, 3rd ed., University of Chicago Press, 2000.
[9] Payne, Philip Barton. Man and Woman, One in Christ: An Exegetical and Theological Study of Paul’s Letters. United States, Zondervan, 2015. 256-257
[10] Payne, Philip Barton. Man and Woman, One in Christ: An Exegetical and Theological Study of Paul’s Letters. United States, Zondervan, 2015. 256-257
[11] Osborne, Grant R., and Richard J. Jones Jr. “Editors’ Preface.” Women Leaders and the Church, edited by Grant R. Osborne and Richard J. Jones Jr., Baker Books, 2000, p. 153.
[12] Ibid, 258
[13] Osborne, Grant R., and Richard J. Jones Jr. “Editors’ Preface.” Women Leaders and the Church, edited by Grant R. Osborne and Richard J. Jones Jr., Baker Books, 2000, p. 153.
[14] Westfall, Cynthia Long. Paul and Gender: Reclaiming the Apostle’s Vision for Men and Women in Christ. Baker Academic, 2016, p. 25.
[15] Bailey, Kenneth E. Paul through Mediterranean Eyes: Cultural Studies in 1 Corinthians. IVP Academic, 2011, p. 413
[16] Ibid, 414
[17] Ibid, 415
[18] Witherington, Ben, III. Conflict and Community in Corinth: A Socio-Rhetorical Commentary on 1 and 2 Corinthians. Wm. B. Eerdmans Publishing Co., 1995, p. 287.
[19] Epp, Eldon Jay. Junia: The First Woman Apostle. United States, Fortress Press, 2005. 33-37
[20] Payne, Philip Barton. Man and Woman, One in Christ: An Exegetical and Theological Study of Paul’s Letters. United States, Zondervan, 2015. 222
[21] Arndt, William, et al. A Greek-English Lexicon of the New Testament and Other Early Christian Literature, 3rd ed., University of Chicago Press, 2000, p. 782.
[22] Payne, Philip Barton. Man and Woman, One in Christ: An Exegetical and Theological Study of Paul’s Letters. United States, Zondervan, 2015. 221
[23] Barrett, C. K. The First Epistle to the Corinthians. Continuum, 1968, p. 331.
[24] Ibid, 332
[25] Carson, D. A. “‘Silent in the Churches’: On the Role of Women in 1 Corinthians 14:33b–36.” Recovering Biblical Manhood & Womanhood: A Response to Evangelical Feminism, edited by John Piper and Wayne Grudem, Crossway, 2006, p. 141.
[26] Fee, Gordon D. The First Epistle to the Corinthians. Wm. B. Eerdmans Publishing Co., 1987, pp. 706–07.
Comfort, Philip W. New Testament Text and Translation Commentary: Commentary on the Variant Readings of the Ancient New Testament Manuscripts and How They Relate to the Major English Translations. Tyndale House Publishers, Inc., 2008, p. 518.
[28] Textus Receptus به معنای “متن پذیرفتهشده” به متن یونانی عهد جدید اشاره دارد که توسط اراسموس روتردامی در قرن 16 میلادی گردآوری و منتشر شده است. این متن به عنوان پایه اصلی برای ترجمههای معروفی مانند نسخه کینگ جیمز ،(KJV) از کتاب مقدس مورد استفاده بوده و از نسخه های خطی بیزانسی بیشتری بهره برده است.
[29] نسخه «وستکات و هورت» از عهد جدید یونانی که در سال ۱۸۸۱ منتشر شد، یک اثر علمی برجسته است که نقد متنی عهد جدید را به طور قابل توجهی داراست. این نسخه که توسط بروک فاس وستکات و فنتون جان آنتونی هورت تدوین شده است، اولویت را به قدیمیترین و قابلاعتمادترین نسخههای خطی، به ویژه نوع متن اسکندریهای، از جمله کدکس واتیکانوس و کدکس سینایتیکوس، داده است. رویکرد روششناختی دقیق آنها و معرفی روش تبارشناسی استاندارد جدیدی برای ارزیابی تفاوت های متنی تعیین کرد و بسیاری از ترجمههای مدرن کتاب مقدس و نسخههای انتقادی بعدی را تحت تأثیر قرار داد. با وجود برخی بحثها درباره اولویت دادن به نسخههای اولیه، نسخه وستکات و هورت همچنان یک سنگ بنای اساسی در زمینه مطالعات کتاب مقدس است.
[30] نسخه بیست و هشتم **نستله-آلاند** از عهد جدید یونانی (NA28) همچنین یک نسخه انتقادی بسیار معتبردیگر موجود است که توسط پژوهشگران و مترجمان در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این نسخه که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، بر اساس نسخههای پیشین نستله-آلاند ساخته شده و شامل آخرین اکتشافات نسخههای خطی و پیشرفتهای نقد متنی است. NA28 دارای دستگاه انتقادی جامع است که شامل تفاوت های متنی مهم و شواهد نسخههای خطی آنها را مستند میکند. این نسخه بر نوع متن اسکندریهای تأکید دارد و به نسخه یونانی عهد جدید انجمن کتاب مقدس متحد و (UBS5) نزدیک است. NA28 به دلیل دقت علمی خود مشهور است و منبعی اساسی برای مطالعه علمی، کارهای ترجمه و درک تاریخچه متنی عهد جدید محسوب میشود.
[31] Codex Vaticanus یکی از قدیمیترین و مهمترین نسخههای خطی یونانی از عهد جدید است که به قرن چهارم میلادی بازمیگردد. این نسخه در کتابخانه واتیکان نگهداری میشود وشامل تقریباً تمام عهد جدید به همراه بخشهایی از عهد عتیق (ترجمه هفتادگانی) است. نماینده نوع متن اسکندریهای است و به دلیل دقت بالای خود مشهور است و منبعی اساسی در نقد متنی محسوب میشود. Codex Vaticanus تأثیر عمیقی بر نسخههای انتقادی مدرن، مانند نسخههای نستله-آلاند و انجمن کتاب مقدس متحد، داشته است. این نسخه روی پوست حیوان و به صورت سهستونی با خط نوشته شده و یکی از پایههای اصلی در مطالعه متون اولیه مسیحیت و تاریخ کتاب مقدس به شمار میآید.
[32] Comfort, Philip W. New Testament Text and Translation Commentary: Commentary on the Variant Readings of the Ancient New Testament Manuscripts and How They Relate to the Major English Translations. Tyndale House Publishers, Inc., 2008, p. 518.
[33] Ibid, 519.
[34] Ibid, 519.
[35] Bailey, Kenneth E. Paul through Mediterranean Eyes: Cultural Studies in 1 Corinthians. IVP Academic, 2011, pp. 411–12.
[36] Richard Bauckham, “On the Road with Jesus and His Disciples,” in Gospel Women: Studies of the Named Women in the Gospels (Grand Rapids: Eerdmans, 2002), pp. 110–21.
[37] Bailey, Kenneth E. Paul through Mediterranean Eyes: Cultural Studies in 1 Corinthians. IVP Academic, 2011, pp. 412-413
[38] Thiselton, Anthony C. The First Epistle to the Corinthians: A Commentary on the Greek Text. W.B. Eerdmans, 2000, p. 1147. این اصطلاح به معنی قرار دادن کلمات در متن اصلی رساله است که توسط نویسنده اصلی قرار دادهد نشده احتمالاً ویرایشگر این متن آن را به متن اضافه کرده است.
[39] Codex Bezae, also known as D And Western Text
[40] 14:34–35 include verses here {B}
Several witnesses, chiefly Western, transpose verses 34–35 to follow ver. 40 (D F G 88* itd, Ambrosiaster Sedulius Scotus). Such scribal alterations represent attempts to find a more appropriate location in the context for Paul’s directive concerning women.
The evidence of the sixth-century Codex Fuldensis is ambiguous. The Latin text of 1 Cor 14 runs onward throughout the chapter to ver. 40. Following ver. 33 is a scribal siglum that directs the reader to a note standing in the lower margin of the page. This note provides the text of verses 36 through 40. Does the scribe, without actually deleting verses 34–35 from the text, intend the liturgist to omit them when reading the lesson?[40]
[41] Metzger, Textual Commentary (2d ed.), 499–500; Zuntz, The Text of the Epistles, 17.
[42] Richard B. Hays, First Corinthians, Interpretation, a Bible Commentary for Teaching and Preaching (Louisville, KY: John Knox Press, 1997), 246.
[43] Codex Bezae
[44] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 780.
[45] Textual Criticism
[46] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 780.
[47] Chrysostom, hom. 36 and 37 in 1 Corinthians; cf. Theodoret, Ps.-Oecumenius, John of Damascus
[48] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 781
[49] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 785
[50] Ibid, 786
[51] Thomas R. Schreiner, “Philip Payne on Familiar Ground. Review of Man and Woman, One in Christ: An Exegetical and Theological Study of Paul’s Letters by Philip B. Payne,” Journal for Biblical Manhood and Womanhood 15, no. 1 (2010): 35.
[52] Craig S. Keener, Paul, Women & Wives: Marriage and Women’s Ministry in the Letters of Paul (Peabody, MA: Hendrickson Publishers, 1992).
[53] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 788
[54] Gordon D. Fee, The First Epistle to the Corinthians, ed. Ned B. Stonehouse et al., Revised Edition, The New International Commentary on the New Testament (Grand Rapids, MI; Cambridge, U.K.: William B. Eerdmans Publishing Company, 2014), 789.
[55] Ibid, 789