ایگناتیوس و نامه هایش
نوامبر 29, 2023“آیا اناجیلی که امروزه میخوانیم همان نسخه های هستند که توسط نویسندگان اولیه نگاشته شده بودند؟ خیر!”
نوامبر 30, 2023تقریباً در قرن چهارم بود که مسیحیان اولیه به اجماعی رسیدند که کدام یک از متون آنها میتواند الهامی خوانده شود و کدامین را باید به عنوان بدعت و انحراف در شناخت مسیحیت راست دین معرفی کنند. برای مسیحیان این روندی کاملاً ضروری بود زیرا در آن زمان بسیاری اناجیل، نامه ها و نوشته های دیگر نیز وجود داشتند که هر کدام ریشه خود را در سنت رسولان ادعا میکردند. برای خوانندگان مدرن شاید تنها نام این اناجیل باشند که به گوش رسیده اند اما محتوای بسیاری از این اناجیل را بسیاری از ما نه شنیده و نه خوانده ایم، اسامی چون، انجیل مصریان، انجیل فیلبپ، انجیل مریم مجدلیه، انجیل پطرس، انجیل توماس، انجیل پیلاطس و … هر کدام از این نوشته ها نام یکی از شاگردان و یا چهره های بنام بنام در قرن اول میلادی را با خود به یدک می کشند در حالی که هیچ کدام از آنها را این افراد ننوشته اند. کاوشگران در مصر گاهاً از زیر شن های داغ و ریز شهرهای مصر به متونی دست یافته اند که جهان ما را نسبت به مسیحیان اولیه بیدار و هوشیار نموده اند، کاوش قطعاتی از انجیل توماس که در شمال مصر در حدود سال ۱۸۹۰ پیدا شد و در سال ۱۹۴۵ در دهکده ای دیگر در مصر کاوشگران اناجیلی دیگری یافتند از جمله، انجیل کامل توماس به زبان قبطی، انجیل فیلیب مکاشفه اول و دوم یعقوب و بسیار منابع غیر (کننی) دیگر. بسیاری از اوقات ما باید محتویات این اناجیل را بازسازی کنیم و از طریق تجزیه و تحلیل دقیق این اسناد که نویسندگان دیگر انها را نقل و اشاره داشتند بررسی کنیم. همانطور که اصالت هر نوشته ی در ایمان مسیحی اعم از نوشته های (کننی) و غیر (کننی) باید بررسی شود در مورد نوشته دیگری که محور بحث مقاله فوق است نیز به همین شکل است. انجیلی که بنام Q معروف است نه یک پاپیروس قدیمی است و نه یک نوشته که بر چرم نوشته شده باشد که امروز در موزه و یا صومعه مسیحی قابل بازید باشد، بلکه یک انجیل فرضی است که به توسط آن باید خیلی از رازهای اناجیل رسمی خود را درک کنیم.[1] کلمه Quelle در زبان آلمانی به معنی « منبع» است، پژوهشگران این انجیل را اختراع نکرده اند بلکه از اشارات نوشته های عهد جدید وجود چنین منبعی را منطبق با منطق می دانند.
اما این انجیل Q دقیقاً چیست؟
این نوشته به عبارت ساده، کارآمدترین و قانع کننده ترین راه برای توضیح رابطه بین انجیلهای متی، مرقس و لوقا است. اجازه دهید بیشتر این موضوع را توضیح دهم. امروزه همه دانشمندان از مسیحی تا غیر مسیحی باور دارند که در زمان نگارش انجیل متی و انجیل لوقا، انجیل مرقس منبع اصلی این دو انجیل نگار بوده است در نتیجه، زمانی که متی و لوقا انجیل خود را تکمیل می کرده اند از متن انجیل مرقس به صورت مستقل برای انجیل خود بهره برنده اند اما، به غیر از انجیل مرقس این دو انجیل نگار از متن و داده تاریخی دیگری نیز استفاده کرده اند که امروزه دانشمندان آن منبع را Q می خوانند[2]. حال شاید بپرسید چه سندی برای این ادعا وجود دارد؟ یکی از اصلی ترین اسناد برای این ادعا هماهنگی داستانهای است که در متی و لوقا به هم شبیه هستند اما در مرقس یافت نمی شوند، حدود ۴۵۰۰ کلمه از منبع دیگری که احتمالاً باید Q باشد در متن اصلی انجیل متی و لوقا وجود دارد. چرا چنین چیزی برای درک ما سخت است زیرا ما این منبع را بصورت یک نوشته هنوز در دست نداریم بلکه از طریق آنچه مابین متی و لوقا در اشتراک است که در مرقس وجود ندارد چنین نتیجه گیری را داریم. دانشمند ارشد در زمینه چنین مطالعاتی شخصی است بنام جان کلوپنبرگ[3] که در دانشگاه تورنتو سالها پروفسور عهد جدید و مسیحیت اولیه بوده است.
رابطه ادبی میان اناجیل هم نظر
مقایسه انجیل های هم نظر (متی مرقس لوقا) نشان می دهد که نوعی رابطه تکراری در میان انها وجود دارد، شاید بهتر باشد بگویم، دو نفر از دیگری کپی کرده اند، یا یکی از دو دیگر کپی کرده است. دلایل متعددی برای این نتیجه وجود دارد. ۱. سه انجیل اول ما اغلب درجه بالایی از توافق کلمه ای را نشان می دهند به عنوان مثال داستانی که عیسی چهار ماهیگر را فرامی خواند (مرقس ۱ آیات ۱۶ تا ۲۰ و متی ۴ آیات ۸ تا ۲۲) در این آیات کلمات اصلی به کار رفته بسیار بسیار به هم شبیه هستند ( شاید در ربان فارسی ما بسیار مشهود نباشد اما در یونانی که زبان اصلی این نوشته ها بوده است واضح است). در این فقره از روایت متی ۸۹ کلمه امده است و در مرقس ۸۲ کلمه که حدود ۶۴ درصد از کلمات انها با هم یکی هستند ( در زبان فارسی تعداد کلمات متفاوت است) این درجه از هماهنگی پژوهشگران را به اجماعی سوق داده است که یک نویسنده از متن دیگری برای نگارش خود بهره برده است[4]. در همین آیات در یونانی متی و مرقس جملات مشابه کلمه به کلمه یکی هستند مثلا: »از پی من آیید که شما را صیاد مردمان خواهم ساخت« که این امکان وجود داشته است که این اصطلاح به دلیل هارمونی آن توسط یکی از انها بصورت حفظی قلمداد شده باشد، اگر حتی چنین باشد ما در آیات بعدی هم هماهنگی کلمه به کلمه داریم مثلاً: مثلا : در انجیل مرقس نوع تورهای که این ماهیگیران استفاده میکردند δίκτυα خوانده شده است که در قرن اول میلادی مورد استفاده قرار می گرفته است و متی نیز از ریشه همان کلمه برای تور بهره برده است و هر دو این انجیل نگاران در یک هماهنگی کلمه به کلمه از پسران زبدی سخن می گویند که بنا بر دعوت مسیح پدر خود و کارگران را رها کرده و به مسیح ملحق می شوند.
نه فقط متی در انجیل لوقا نیز ما هماهنگی زیادی بین او و انجیل مرقس داریم: به عنوان مثال: فراخوان لاوی پسر حلفای در مرقس ۲آیات ۱۳ و ۱۴ و لوقا ۵ آیات ۲۷ و ۲۸ مرقس۳۶ کلمه به این ۲ ایه اختصاص داده و لوقا ۲۴ کلمه اما آنها روی ۱۶ کلمه یا دو سوم کلمات لوقا با هم یکی هستند یعنی کلمه به کلمه، و نکته جالب تر این است که این شخص لاوی به غیر از این آیات در هیچ جای عهد جدید نامش هرگز دیگر ذکر نشده است.
و هماهنگی ما بین متی و لوقا نیز بسیار عجیب است. به عنوان مثال: در لوقا ۳ آیات ۷ و ۸ میخوانیم: » یحیی خطاب به جماعتی که برای تعمید گرفتن نزد او می آمدند میگفت: ای افعی زادگان، چه کسی به شما هشدار داد تا از غضب که در پیش است بگریزید؟ پس ثمره شایسته توبه بیاورید و با خود مگویید که پدر ما ابراهیم است زیرا به شما می گویم که خدا قادر است از این سنگ ها فرزندان برای ابراهیم پدید آورد« حال زمانی که به متی نگاه میکنیم حتی در زبان فارسی که زبان اصلی اناجیل نیست ما کلمه به کلمه این روایت ها را در هماهنگی با هم می یابیم متی ۳ آیات ۷ تا ۹، در حالی که متی ۷۶ کلمه یونانی دارد و لوقا ۷۲ کلمه اما بیشتر از ۸۵ درصد این کلمات با هم یکی هستند. نه تنها کلمات با هم در هماهنگی هستند اما حتی زمان بندی جملات و دستور گرامری یونانی آنها و این برای متخصصین کاملاً پرواضح است که انها از منبع دیگری بهره برده اند که کارشناسان آن را Q معرفی میکنند [5].
در مقالات پیشین توضیح دادیم که چه دلایلی برای مقدم بودن انجیل مرقس نسبت به اناجیل دیگر وجود دارد. حال با چنین پیش فرضی زمانی که مرقس بر متی و لوقا تقدم داشته باشد (که البته این چنین است) فرضیهٔ وجود منبعی به نام Q مطرح می شود. این مهم به این دلیل است که متی و و لوقا سنت های را در گزارش خود دارند که در انجیل مرقس وجود ندارند این دو انجیل نگار ( متی و لوقا) سنت های را در خود دارند که در بسیاری از جاها با الفاظ یکسانی نقل شده اند و سوال ما این است آن سنت ها از کجا می آیند و چه سندی برای آن وجود دارد؟
در انجیل متی و لوقا ما ترتیبی از موضوعات را داریم که در قسمت قابل ملاحظه ای با یکدیگر یکی هستند و این اولین سند از وجود یک داده تاریخی دیگری است که احتمالا ازآن برای خود بهره برده اند و نکته مهم تر این است که انچه در میان متی و لوقا در هماهنگی است که گویی از منبعی دیگر استفاده کرده اند در انجیل مرقس وجود ندارد.
بر خلاف ادعاهای بسیاری از دانشمندان، ما به آسانی نمی توانیم اندازه و ویژگی نسخه Q را تعیین کنیم. شاید بهتر باشد از طریق روش شناسی، محتوای آن را با مطالبی محدود کنیم که هم در انجیل متی و هم در انجیل لوقا یافت میشود، اما در انجیل مرقس یافت. نمی شود. متن این انجیل ( البته شاید برای این مدرک بهتر باشد از لفظ انجیل استفاده نکرد اما برای راحت بودن آن در ذهن مخاطب این مدرک را در مقالات انجیل Q می خوانم) در تمامیت آن سخنان عیسی است بدون هیچ داستانی، یعنی چیزی شبیه کتاب امثال سلیمان، در این انجیل نه خبر از تولد عیسی است نه مرگ عیسی و نه قیامت مسیح، شاید نزدیک ترین داده تاریخی که شبیه آین انجیل باشد و در زمره نوشته های مسیحی (غیر کننی) وجود داشته باشد انجیل توماس است (که درباره انجیل توماس نیز مفصل نوشته ام).غالب دانشمندان بر این باور هستند که Q سندی مکتوب بوده است، چنین نظری توسط جان کلوپتبورک تایید گشته است میتوان با جرات او راممتاز ترین دانشمند در این زمینه قلمداد کرد[6]
عده از صاحب نظران اما گمان میکنند که متی و لوقا نسخهٔ یکسانی از منبع Q در دست نداشته اند و این حتی می تواند درباره منبع اولشان که انجیل مرقس بوده است نیز صادق باشد. همچنین بیشتر دانشمندان قانع شده اند که از دو انجیلی که Q را منبع خود قرار داده اند، ظاهرا لوقا بیش از متی ترتیب اصلی آن منبع را در انجیل خود رعایت کرده است[7] چنین نگرشی عمدتاً از آنجا بوجود آمده است که متی هنگام استفاده از مرقس، غالباً داستانهای را که در انجیل مرقس پراکنده شده اند را در یک جا گرد می آورد. به عنوان مثال، متی داستان های معجزات را که در فصل های ۱و ۲ و ۴و ۵ انجیل مرقس آمدهاند را در یک مجموعهٔ مفصل در فصل های ۸ و ۹ انجیل خود ثبت میکند. اگر متی این گرایش به سازماندهی داستانهای همانند را در مورد Q نیز حفظ کرده باشد، می توانیم بگوییم که وی سخنان مختلف عیسی را نیز در یک جا گرد آورده است، در حالی که آنها در بخش های پراکنده انجیل لوقا یافت می شوند مثلا خوشابحال ها و دعای خداوند که در مکان های مختلفی از لوقا یافت میشوند (۶ و ۱۱) آمده اند ولی این دو مقوله در انجیل متی (۵و ۶) بخشی از موعظه سر کوه را تشکیل داده اند. بارت آرمن بر این باور است که نمی توان تصور کرد که لوقا عمدا این وحدت را بر هم زده است در نتیجه، تحریر لوقا احتمالا به ترتیب اصلی نسخه Q نزدیک تر است[8]
محتویات انجیل یا نسخه Q
تقریبا غیر ممکن است که از تمامی محتوای انجیل Q بشود پرده برداری کرد اما این دانشمندان را از تلاش برای آگاه شدن از آن باز نداشته است. شاید یکی از رایج ترین دیدگاه در این مورد این است که در گزارش Q از مرگ و رستاخیز عیسی سخنی به میان نیامده باشد ولی همه سخنان او را دربر داشته است همچون انجیل توماس که پیش تر نوشتم. انجیل توماس هم مجموعه ای است از ۱۱۴ سخن عیسی، بدون داستان کارها و تجربه هایش و بدون هیچ اشاره ای به مرگ و رستاخیز او ( برای مطالعه بیشتر به مقاله دیگری تحت عنوان انجیل توماس در همین وبسایت رجوع کنید). پس متوجه شدیم که نمی شود از محتوای آن به طور کامل آگاه شویم، زیرا ان سند را امروز در دست نداریم. دسترسی ما به آن فقط از طریق مطالبی است که متی و لوقا در روایت های خود آنها را درج کرده اند و این گمان که همه آن سند را نقل کرده باشند کمی دور از ذهن به نظر می رسد. بگذارید کمی موضوع را عمیق تر بررسی کنیم:
در واقع اگر فقط یکی از آنان عبارتی را از Q نقل کنند، ما نمی توانیم اثبات کنیم که آن عبارت ازQ نقل شده است نه منبع M یا L (برای اطلاعات بیشتر به مقاله منابع متی و لوقا رجوع کنید). مثلا چه بسا نسخهٔ Q مشتمل بر گونه ای داستان مرگ عیسی نیزبوده است، ولی هیچ یک از متی و لوقا نخواسته اند آن را نقل کنند ( مگر اینکه برخی از فقرات داستان مرگ در اناجیل متی و لوقا که در انجیل مرقس یافت نمی شود، واقعا از Q گرفته شده باشد). ولی شاید همه محتویات Q سخنان عیسی بوده است، بدون داستان مرگ او ( شاید بدون هر داستان دیگر). متاسفانه ما هرگز از محتوای آن سند آگاه نخواهیم شد مگر اینکه روزی از زیر خاک بیرون آید. از جمله مطالبی که میتوانیم بگوییم از Q نقل شده است آشناترین روایت های انجیل است ( به منظور رعایت سادگی فقط به انجیل لوقا ارجاع داده ام)
موعظه یحیی تعمید دهنده ( لوقا فصل ۳ آیات ۷ تا ۹ و آیات ۱۶ر و ۱۷ )
سه نوع وسوسه در بیابان ( لوقا فصل ۴ آیات ۱ تا ۱۴)
خوشابحال ها ( لوقا فصل ۶ آیات ۲۰ تا ۲۳)
دوست داشتن دشمنان ( لوقا فصل ۶ آیات ۲۷ تا ۳۶ )
نهی از داوری کردن درباره دیگران ( لوقا فصل ۶ آیات ۳۷ تا ۴۲)
شفا دادن خادم یوزباشی ( لوقا ۷ آیات ۱ تا ۱۰)
سوال یحیی تعمید دهنده از زندان ( لوقا فصل ۷ آیات ۱۸ تا ۳۵ )
دعای خداوند ( لوقا ۱۱ آیات ۲تا ۴ )
لزوم اعتراف ( لوقا ۱۲ آیات ۱ تا ۲ )
نهی از نگرانی درباره خوردن و پوشیدن ( لوقا ۱۲ آیات ۲۲ تا ۳۲)
تمثیل غلام بی وفا ( لوقا ۱۲ آیات ۲۹ تا ۴۸)
ورود به ملکوت از در تنگ ( لوقا ۱۳ آیات ۲۳ تا ۳۰)
تمثیل جشن عروسی ( لوقا ۱۴ آیات ۱۵ تا ۲۴).
پیمان سالار
[1] Mack, Burton L.. The Lost Gospel: The Book of Q and Christian Origins. United States, HarperCollins, 2013. 11-14
[2] The Sayings Gospel Q in Greek and English: With Parallels from the Gospels of Mark and Thomas. Belgium, Peeters, 2001. 36-41
[3] John S. Kloppenborg
[4] Hartin, Patrick. James and the “Q” Sayings of Jesus. United Kingdom, Bloomsbury Publishing, 2015. 117-124
[5] The Sayings Gospel Q in Greek and English: With Parallels from the Gospels of Mark and Thomas. Belgium, Peeters, 2001. 91-97
[6] Kloppenborg, John. The Earliest Gospel. An Introduction to the Original Stories and Sayings of Jesus. John Knox Press, 2018, 4-18.
[7] Ibid., 42
[8] Ehrman, Bart. Jesus Apocalyptic Prophet of the New Millennium. Oxford University Press, 1999. 117.