نتیجه گیری پدران کلیسا
مارس 19, 2024از سنت های شفاهی تا نگارش اناجیل
مارس 21, 2024اناجیل ما دقیقاً چه هستند؟
امروزه اگر به مسیحیان که هر هفته به کلیسا میروند بپرسیم که انجیل چیست، پاسخهای متنوعی خواهیم شنید: برخی میگویند انجیل به معنای صلح است، برخی میگویند خبر خوش، برخی آن را نماد آشتی میدانند، و برخی دیگر فیض و بخشش خدا را نشانهای از آن میدانند. در واقع، هیچ یک از این پاسخها اشتباه نیست، زیرا انجیل پیغامی است از صلح، خبر خوش، آشتی و فیض. اما سوال اینجاست، آیا انجیل تنها به این معانی محدود میشود؟ در این بخش، میخواهم به این پرسش پاسخ دهم که اناجیل ما چه چیزی هستند..
به خاطر میآورم سالها پیش، وقتی حدوداً ۲۵ ساله بودم، خبر درگذشت یکی از عزیزانم را شنیدم که با او خاطرات فراوانی داشتیم. اندوه بسیاری را تجربه کردم و روزها در غم و سختی به سر میبردم. حتی هنگامی که به کلیسا میرفتم، هرچند که در آن لحظات روحیهام تغییر میکرد، بیرون از آنجا دچار ناراحتی و اندوه بودم. این روزها گذشت تا اینکه به دیدار یک دوست قدیمی مسیحی رفتم. پس از صرف ناهاری خوشمزه و گپ و گفتی صمیمانه، از آن خاطره تلخ برایش گفتم و او به من دلداری داد. به من گفت که این طبیعت همه ماست: شادی، ناراحتی، غم و درد، خنده، گریه و … بعد از جدایی از او، پرسشی که از خود داشتم این بود که کدامیک از این ویژگیها شخصیت واقعی مرا معرفی میکنند؟ و جواب بسیار ساده بود: همه این ویژگیها! هر کدام از این صفات گوشهای از شخصیت من را بیان میکنند.
این داستان شاید تشبیه خوبی برای شناخت اناجیل ما نیز باشد. هر کدام از چهار انجیل نوشتههای متی، مرقس، لوقا و یوحنا تصویر منحصر بهفردی از عیسی مسیح را برای مخاطبان خود ترسیم میکنند. هر انجیل بینش خاص خود را دربارهی هویت عیسی و کارهایی که انجام داده است، به خوانندگان ارائه میدهد. اناجیل ما در عهد جدید هم از وحدت برخوردارند و هم تنوع را به نمایش میگذارند، و همگی به یک شخص، عیسی مسیح، شهادت میدهند، اما هر کدام از دیدگاههای خاص خود او را توصیف میکنند[1].
هر یک از این اناجیل تصویری منحصر بهفرد از عیسی را به ما ارائه میدهند. اما سوال این است که این تصاویر دقیقاً چه هستند؟ متی، عیسی را به عنوان مسیحیای قوم یهود ترسیم میکند که با آمدنش نبوتهای عهد قدیم تحقق مییابند. مرقس، او را به عنوان خادمی رنجکشیده نشان میدهد که بار گناهان بشر را به دوش میکشد. در حالی که لوقا، او را به عنوان ناجی تمامی ملل و گروههایی که به دنبال نجات هستند معرفی میکند و یوحنا، او را به عنوان تجلی و ذات پدر، خدای ازلی که نزد پدر بوده است، نشان میدهد. این تصاویر با هم متناقض نیستند بلکه مکمل یکدیگر هستند. داشتن چهار انجیل به ما امکان میدهد تا شناخت بهتر و عمیقتری از مسیحشناسی داشته باشیم، که شامل شخصیت و کار عیسی مسیح است[2]
اناجیل نه تنها تصاویر منحصر بهفردی از عیسی را به نمایش میگذارند بلکه در نحوهی ارائهی خود از عیسی نیز خاص و متمایز هستند. مرقس انجیل خود را به شکلی دراماتیک و هیجانانگیز مینویسد، داستانی قدرتمند که خواننده را از ابتدا تا انتها درگیر میکند، در حالی که متی ساختارمنترین انجیل را دارد که حول پنج بخش آموزشی به دقت سازماندهی شده است. لوقا به موضوعاتی مانند محبت خدا به گمشدگان، نقش روح القدس و اهمیت اورشلیم در نقشهی خدا تأکید دارد. یوحنا، الهیاتیترین انجیل را دارد، او عیسی را به عنوان کلمه، یا لوگوس خدا معرفی میکند و هویت مسیح را به سرعت برای خوانندگان روشن میسازد و رابطهی میان پدر و پسر را شرح میدهد. بنابراین، میتوان گفت که این چهار انجیل تصاویر نمایشی، ساختاری، موضوعی و الهیاتی را ارائه میدهند. در حالی که همهی این تصاویر عیسی را به ما نشان میدهند، اما در ادامه مشخص میشود که هر نویسندهای تأکید منحصر بهفرد خود بر شخصیت عیسی مسیح دارد[3]
اناجیل هم نظر و انجیل یوحنا
اناجیل ما، همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، دارای درجاتی از تنوع هستند. سه انجیل اول در عهد جدید – متی، مرقس، و لوقا – به عنوان اناجیل همنظر شناخته میشوند. کلمه “سیناپتیک” در زبان انگلیسی، از واژه یونانی “Synopsis” به معنی “همدید” یا “با هم دیده شده” مشتق شده است؛ از این رو، به زبان فارسی آنها را اناجیل همنظر یا همدید مینامیم، زیرا آنها زندگی و خدمات عیسی را از منظری مشابه میبینند و از یک طرح کلی مشترک پیروی میکنند. اما انجیل یوحنا دیدگاهی متفاوت ارائه میدهد. نویسنده انجیل چهارم، بسیاری از مطالبی که در اناجیل همنظر آمده را در تصویر خود از عیسی برای مخاطبان ذکر نمیکند و از سبک نگارشی متفاوتی بهره میبرد، بیشتر بر اهمیت کلامی و اعمال عیسی تمرکز میکند. یکی از موضوعات مورد بحث در میان پژوهشگران عهد جدید این است که آیا نویسنده انجیل یوحنا در زمان نگارش انجیل خود به اناجیل همنظر دسترسی داشته است یا نه. این مباحث را در آینده بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد[4]
سبک های نگارشی در اناجیل
یکی از سوالات مهمی که هر خوانندهی آگاه هنگام مطالعهی هر اثری باید از خود بپرسد این است که آیا نوشتهای که در حال خواندن آن هستم چه سبک نگارشی دارد؟ بهعنوانمثال، اگر شما امروز گزارشی در روزنامهی واشنگتن پست دربارهی سخنان رئیسجمهور بخوانید، فوراً متوجه میشوید که با یک گزارش خبری روبرو هستید و انتظار دارید اطلاعاتی واقعی را دریافت کنید. اگر کتابی بردارید که با جملهی “روزی روزگاری” آغاز میشود (شاید یاد داستانهای مادربزرگ افتاده باشید)، میدانید که احتمالاً با یک افسانه روبرو هستید که لزوماً واقعی نیست و هدف آن ارائهی درسهای اخلاقی است. تشخیص اینکه چه سبکی از نوشته را میخوانیم، اهمیت بسیاری دارد و بسیاری از سوالات را از همان ابتدا روشن میکند. بگذارید به چند سبک و ژانر ادبی اشاره کنم: ادبیات داستانی، شعر، نوشتههای تاریخی، کتابهای نقد، متون علمی و آموزشی، نمایشنامه و فیلمنامه، خبری و غیره. اما، شاید بهنظر آسان بیاید، اما شناسایی ژانرها همیشه به این راحتی نیست و ممکن است سبکهای ادبی با هم اشتباه گرفته شوند. بهعنوان مثال، شخصی ممکن است خبری را بخواند مبنی بر اینکه آدمخواران به ونکوور حمله کردهاند و آن را جدی بگیرد. پس، برای خواننده فهم و شناسایی سبک متنی که میخواند، در درک درست آن بسیار کمککننده و مؤثر خواهد بود. در همین راستا، برای فهم بهتر اناجیل و درک درست آنها، باید از خود بپرسیم ژانر (سبک ادبی) این کتابها چیست؟ این کتابها چه متونی هستند؟ چه نوع سبک اطلاعاتی را میکوشند با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند؟ آیا این گزارشها بهمنظور انتقال اطلاعات صحیح و واقعی به صورت تاریخی نوشته شدهاند؟ یا اسناد الهیاتی برای آموزش حقایق الهی هستند؟ یا هر دو؟ شناسایی سبک اناجیل به ما کمک میکند تا به این سوالات پاسخ دهیم. سبک نگارش اناجیل را میتوان در سه دسته توصیف کرد: تاریخی، روایی و الهیاتی.
اناجیل ادبیات تاریخی هستند
اناجیل حداقل به سه دلیل از جنبهی تاریخی اهمیت دارند. اولاً، اینکه آنها با استفاده از سنتها و منابع موجود تدوین شدهاند (مانند متی، مرقس و لوقا)؛ یعنی اینکه آنها مستقیماً از آسمان به دست ما نرسیدهاند، بلکه نویسندگان آنها از متون و سنتهایی که در دسترس داشتهاند، بهره گرفتهاند. روشهایی که برای تعیین چگونگی پیدایش اناجیل به کار میروند، کلیتاً تحت عنوان نقد تاریخی یا روش تاریخی-انتقادی شناخته میشوند که در فصل بعدی به بررسی انواع آنها، مانند نقد منبع، نقد فرم و نقد ویرایش خواهیم پرداخت.
ثانیاً، اناجیل به این دلیل تاریخیاند که در یک بافت تاریخی خاص شکل گرفتهاند. مکانی که این داستانها در آن شکل گرفتهاند، سرزمین امروزی اسرائیل است، پس برای درک آنها نیاز است که به دنیای قرن اول میلادی وارد شویم، که با دنیای امروزی ما تفاوتهای زیادی دارد
ثالثاً، اناجیل به این جهت تاریخیاند که قصد دارند اطلاعات دقیق و صحیحی از تاریخ را منتقل کنند. این مطلب به صورت مشخص در هر چهار انجیل مشهود است و به صراحت توسط یوحنا (یوحنا ۲۱:۲۴) و نیز لوقا بیان شده است، که در مقدمهی انجیل خود نوشتهاند: «از آنجا که بسیاری تلاش کردهاند که حکایت اموری که در میان ما اتفاق افتاده را تالیف کنند، … من نیز … مصلحت دیدم که … به شما بنویسم، تا از درستی آموختههای خود مطمئن شوید» (لوقا ۱:۱-۴). از این آیات برمیآید که نیت لوقا از نوشتن انجیل، ارائهی یک گزارش تاریخی بوده است، هرچند که ممکن است پرسشهایی دربارهی اعتبار روایات لوقا و سنتهایی که به او رسیدهاند، وجود داشته باشد که ه به این پرسشها در مقالهی معرفی انجیل لوقا پاسخ خواهیم داد
درک اینکه دادههای اناجیل را به عنوان ادبیات تاریخی تلقی کنیم، با ایمان مسیحی هماهنگ است، زیرا نویسندگان عهد جدید بر اساس فلسفه یا مکتب خاصی ننوشتهاند و نه بر پایهی اسطورههای مذهبی یا تعالیم باطنی فلاسفهی قرن اول، بلکه شهادت آنها متمرکز بر شخصیت تاریخی عیسی مسیح بوده است. اناجیل ادعا میکنند که اعمال خدا در تاریخ بشریت را ثبت کردهاند که این مسیری است به سوی نجات برای انسان، زیرا بر اساس ادعای اناجیل و نوشتههای مسیحی، ایمان از شنیدن به وجود میآید و شنیدن از کلام خدا است (رسالهی رومیان ۱۰:۱۷). مسیحیت به عنوان یک جهانبینی، بر پایهی اهمیت تاریخی رویدادهای اصلی انجیل شکل گرفته است، که میتوان به برخی از این رویدادهای اساسی بهصورت فهرستوار اشاره کرد: …
تاریخی بودن سخنان و اعمال عیسی: بر اساس ادعاهای اناجیل، عیسی ادعاهایی دربارهی شخصیت خود داشته و معجزات بسیاری را به جا گذاشته است
اهمیت مرگ عیسی بر صلیب: وقایع مربوط به صلیب کشیده شدن مسیح توسط رومیان یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر است. اما سوال مهم این است که مرگ او چه اهمیتی دارد؟ آیا تنها شهادتی غمانگیز بر مرگ یک یهودی معمولی بود، یا همانطور که انجیلنویسان میگویند، مرگ عیسی قربانی کفارهای برای گناهان جهان بوده است؟
واقعیت رستاخیز عیسی: این موضوع در سراسر عهد جدید بیان شده است که رستاخیز به عنوان اثبات ادعاهای عیسی است، و نشان میدهد که او کیست و چه کارهایی انجام داده است. در این زمینه، پولس رسول مینویسد: «زیرا من آنچه را که دریافت کردهام، به شما سپردم که مهمترین آن این است که مسیح طبق کتابهای مقدس برای گناهان ما مرد، که او دفن شد و که مطابق با کتابها در روز سوم برخاست، و که خود را نخست به کیفا و سپس به آن دوازده نفر نشان داد. پس از آن به بیش از پانصد برادر در یک بار نمایان شد، که اکثریت آنها هنوز زندهاند و بعضی خفتهاند. پس به یعقوب نمایان شد، سپس به تمامی رسولان، و در نهایت به من هم نمایان گردید، مثل یک نوزادی که بیموقع متولد شده است» (اول قرنتیان ۱۵:۳-۸). بر این اساس میتوان گفت که بنیادهای اعتقادی مسیحیت که امروز کلیساها به آنها باور دارند، بر اساس رخدادهای تاریخی بنا نهاده شدهاند.
اناجیل ادبیات روایی هستند
اناجیل ماهیت تاریخی دارند، اما تنها به عنوان گزارشهای خبری یا مجموعهای از سخنان تاریخی عیسی به حساب نمیآیند؛ بلکه آثاری هستند که همچنین به عنوان روایتهایی با ویژگیهای خاص داستانی شناخته میشوند. آنها شامل اجزای داستانی معمولی مانند طرح داستان، شخصیتها، اوج داستان و پایانبندی میباشند. در حالی که هر چهار انجیل همان رویدادهای تاریخی – زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح – را گزارش میکنند، در نحوه گزارشدهی آنها تفاوتهایی به چشم میخورد. برای انجیلنویسان، هر یک از شخصیتهای داستان نقشی را در کلیت داستان ایفا میکنند و هر یک از این نویسندگان به جنبههای منحصر به فردی از شخصیتها در داستان تأکید میورزند. به عنوان مثال، در داستان تولد عیسی در انجیل متی، تمرکز داستان بر روی شخصیت یوسف است، در حالی که لوقا تمرکز بیشتری را بر مریم در همان داستان قرار میدهد
اناجیل ادبیات الهیاتی هستند
اناجیل ماهیت تاریخی دارند، ولی تنها به عنوان گزارشهای خبری یا مجموعهای از سخنان تاریخی عیسی نیستند؛ آنها همچنین به عنوان روایتهایی با ویژگیهای خاص نگارشی مطرح میشوند. آنها دارای ویژگیهای داستانهای رایج، از جمله طرح داستان، شخصیتپردازی، اوج داستان و پایانبندی هستند. در حالی که هر چهار انجیل به گزارش رویدادهای تاریخی—زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح—میپردازند، در نحوه گزارشهای آنها تفاوتهایی مشهود است. برای نویسندگان اناجیل، هر یک از شخصیتها نقشی را در کل داستان ایفا میکنند و هر کدام بر جنبههای منحصر به فردی از شخصیتها در داستان تأکید دارند. به عنوان مثال، در داستان تولد عیسی در انجیل متی، تمرکز بر یوسف است، در حالی که لوقا بیشتر بر مریم در همان داستان تمرکز میکند.
علاوه بر جنبههای تاریخی و داستانی، اناجیل به عنوان اسناد الهیاتی نیز هستند که برای تشویق و آموزش مومنان، و همچنین برای قانع کردن کسانی که به آنها ایمان ندارند، نوشته شدهاند؛ برای کسانی که دائماً دلایلی میآورند تا پیغام خداوند در مسیح را نادیده بگیرند. آنچه یوحنا برای ما به یادگار نوشته است در این زمینه بسیار قابل توجه است: «عیسی آیات بسیار دیگری را در میان شاگردان به جا گذاشت که در این کتاب نوشته نشدهاند. اما اینها نوشته شدهاند تا شما ایمان آورید که عیسی همان مسیح، پسر خداست، و با این ایمان، در نام او حیات داشته باشید» (یوحنا ۲۰:۳۰-۳۱). یکی از نتایج پژوهشهای اخیر، کشف این واقعیت بوده است که انجیلنویسان الهیدان نیز بودهاند، چرا که هر انجیل داستانی برای گفتن و دیدگاهی برای تأکید دارد، و هر کدام جنبهای خاص از هویت عیسی را نمایان میکند. توجه به روش منحصر به فردی که هر یک از آنها شروع روایت خود را آغاز میکند، مهم است:
متی با ارجاع به نسبنامه عیسی آغاز میکند: «کتاب تاریخچه عیسی مسیح، پسر داوود، پسر ابراهیم» متی ۱:۱
مرقس با اعلان خبر خوش شروع میکند: «ابتدای انجیل عیسی مسیح، پسر خدا» مرقس ۱:۱
لوقا خود را به عنوان تالیفکنندهی دقیق معرفی میکند: «از آنجا که بسیاری دست به تالیف حکایت اموری زدهاند که نزد ما به انجام رسیده است… من نیز… مصلحت دیدم که… برای تو، ای عالیجناب تئوفیلوس، به شکلی منظم بنویسم» لوقا ۱:۱-۴
یوحنا با بیان هویت متعالی عیسی آغاز میکند: «در ابتدا کلمه بود، و کلمه نزد خدا بود، و کلمه خدا بود» یوحنا ۱:۱
شناخت نویسندگان اناجیل به عنوان الهیدان پیامدهای مهمی برای نحوهی خوانش ما از اناجیل دارد. ما باید هر یک از اناجیل را با در نظر گرفتن شرایط خاص خود بخوانیم و به دنبال درک مضامین الهیاتی منحصر به فرد آنها باشیم. شاید اشتباه نباشد اگر اناجیل را به طور خلاصه به عنوان روایتهای تاریخی با انگیزههای الهیاتی دستهبندی کنیم.
مخاطبان انجیل: اناجیل برای چه کسانی نوشته شده اند؟
در میان پژوهشگران و صاحبنظران تقریباً اتفاق نظر جهانی وجود دارد که اناجیل بیشتر برای مومنان نوشته شدهاند. با این حال، این مخاطبان خاص دقیقاً چه کسانی بودهاند؟ متأسفانه هیچ یک از نویسندگان اناجیل ما مخاطبان خود را به طور مستقیم معرفی نکردهاند، برخلاف پولس که همیشه در ابتدای نامههای خود، پس از ارسال سلام، شهر و کلیسای مقصد نامه را معرفی میکند. تنها لوقا است که انگار انجیل خود را برای شخصی به نام تئوفیلوس نوشته است، که احتمالاً حامی مالی لوقا بوده تا بتواند انجیل خود را بنویسد، هرچند که بدیهی است لوقا انتظار داشته است دیگران نیز از روایت او استفاده کنند
در چند دهه گذشته، بین الهیدانان و تاریخدانان مسیحی بحث جدی وجود داشته که آیا نویسندگان اناجیل، روایتهای خود را تنها برای یک منطقه یا شهر نوشتهاند؟ به عنوان مثال، بر اساس سنتهای کلیسا، مرقس انجیل خود را برای جامعه مسیحی شهر رم نوشته است که زیر فشار شدید امپراتوری روم و نیرون قرار داشتهاند. در این زمینه، برخی تأکید دارند که مرقس تصویری غلیظتر از خادم رنجکشیده خدا (مسیح) را برای آنها ترسیم کرده، به گونهای که گویی از زندگی واقعی و تاریخی عیسی فاصله گرفته و تنها دغدغهاش بهبود وضعیت مسیحیان روم بوده است. این دیدگاه در سالهای اخیر توسط بسیاری از دانشمندان به چالش کشیده شده است. کسانی که چنین نگرشی را رد میکنند، بر این نکته تأکید دارند که نویسندگان اناجیل ابتدا شاید به یک شهر یا منطقه خاصی میاندیشیدهاند اما میدانستهاند که به زودی روایتهای آنها به دیگر کلیساها نیز میرسد، و از این رو، آنها مخاطبانی بسیار گستردهتر از آنچه ما تصور میکنیم را در نظر داشتهاند. این دانشمندان معتقدند که این نکته با استدلالهایی مبتنی بر این واقعیت که مسیحیان کلیساهای مختلف از یکدیگر آگاه بوده و یکدیگر را حمایت میکردهاند، تأیید میشود، که نشان میدهد آنها قطعاً از این موضوع که چه اناجیلی در شهرهایشان مورد استفاده قرار میگرفته، با خبر بودهاند. بنابراین، نظریه اول نمیتواند کاملاً درست باشد.
[1] Gundry, Robert H.. A Survey of the New Testament. United States, Zondervan, 2003.
[2] Streeter, Burnett Hillman. The Four Gospels: A Study of Origins, Treating of the Manuscript Tradition, Sources, Authorship, & Dates. United Kingdom, Wipf and Stock Publishers, 2008.
[3] Cartlidge, David R.. Documents for the Study of the Gospels. United States, Fortress Press, 1989.
[4] Goodacre, Mark. The Synoptic Problem: A Way Through the Maze. United Kingdom, Bloomsbury Academic, 2004.