
اعجاب فیض
دسامبر 28, 2023
کتاب مقدس و اقتدار خدا
دسامبر 29, 2023تاریخ قدیم فلسطین طولانی و البته پیچیده است، من در اینجا قصد دارم که بصورت کوتاه مهمترین وقایع این سالهای را بازگو کنم تا با فضای سیاسی، اجتماعی و مذهبی آن تا قبل از ورود مسیح به صحنه آشنایی بیشتری پیدا کنیم:
این سرزمین در طول ۸۰۰ سال، تاریخ سیاسی خوب و رضایت بخشی نداشته و در آن مدت درگیر جنگ های پی در پی بوده و تقریباً همیشه سلطه بیگانگان را تحمل کرده است. در سال ۷۲۱ قبل از میلاد بخش شمالی آن سرزمین یعنی مملکت اسراییل به دست آشوریان سقوط کرد. حدود یک قرن و نیم بعد در سال های ۵۸۶ تا ۵۸۷ قبل از میلاد بابلیان سرزمین جنوبی اسراییل را نیز تسخیر کرده و آن را فتح کردند و گویی تمامی جلال و جبروت یهودیان رو به پایان نهاد، یوسیفوس مورخ یهودی از این تاریخ به عنوان روزی که دیگر آفتاب در اورشلیم طلوع نکرد یاد کرده است که گواه از شکستی دارد که برای مردمان این سرزمین اتفاق افتاده بود زیرا اورشلیم و معبد خدا به کلی ویران میشود و رهبران قوم و همه مردم به تبعید برده میشوند که سیر این تبعید در کتب انبیای بزرگ آمده است و شاید بهترین شکلی که بتوان با فضای ذهنی یهودیان در این دوران آشنا شد خواندن مزمور ۱۳۷ باشد که اوج درد و رنج قوم را ترسیم کرده است. حدود ۵۰ سال چنین گذشت تا امپراطوری پارس به رهبری کوروش بزرگ به سلطنت بابلی ما اتمام بخشید و با فتح بابل، کوروش دستوری داد که یهودیانی که مایل هستند به سرزمین اجدادی خود برگردند میتوانند بروند و به ایشان اجازه داد تا معبد خدای خود و شهر اورشلیم را نیز دوباره بنا کنند، معبد بازسازی شد و کاهن اعظم که سرپرست معبد بود صلاحیت یافت که رهبر محلی قوم باشد وی از خاندانی قدیم بود که سابقهی چند صد ساله اش به کاهنی به نام صادوق می رسید.
البته پادشاه ایران فرمانروای نهایی آن سرزمین و مردمش بود. این وضعیت تقریباً دو قرن ادامه پیدا کرد تا اینکه اسکندریه مقدونی از راه رسید و امپراطوری ایران را فتح کرد و نه تنها آن بلکه عمده سرزمین های شرق مدیترانه تا هندوستان امروزی را فتح کرد. او فرهنگ یونانی را به مناطق مختلفی که فتح میکرد می آورد، او چند شهر یونانی و مدارس و ورزشگاه هایی ساخت که مراکز فرهنگ یونانی بودند. و با این کار، فرهنگ و دین یونانی را ترویج کرد و زبان یونانی را گسترش داد. هنگامی که اسکندریه در جوانی در سال ۳۲۳ قبل از میلاد در گذشت فرماندهان ارتش او قلمرو او را میان خود به چهار بخش تقسیم کردند. و فلسطین تحت حاکمیت فرماندهی به نام بطلمیوس قرار گرفت که فرمانروای مصر بود در طول این مدت کاهن اعظم یهودیان حاکم محلی سرزمین یهودیه باقی ماند. حکومت این شخص حتی هنگامی که فرامانروای سوریه فلسطین را در سال ۱۹۸ قبل از میلاد از دست بطالسه خارج کرد تغییر نیافت.دانستن گستردگی و شدت مقابله با سلطه بیگانگان در سراسر این مدت از منابع پراکنده موجود دشوار است. شکی نیست که بسیاری از یهودیان از اینکه فرمان روایاتشان مطیع یک قدرت خارجی می شدند، رنجیده خاطر بودند. اما به هر حال آنان قوم خدا برگزیده خدای یکتای بنی اسراییل بودند که وعده داده بود از آنان در مقابل تعهدشان محافطت و دفاع کند. یهودیه نیز سرزمینی بود که وعده اش را به آنان داده بود و بسیاری از یهودیان از اینکه کسی دیگر حاکم نهایی آن باشد، هم از نظر سیاسی و هم از نظر دینی رنجیده خاطر بودند.
به هر حال شکی نیست که وضع آنان در حاکمیت پادشاهان سوری بسیار بدتر شد. با گذشت حدود ۱۵۰ سال از مرگ اسکندریه فرهنگ یونانی هرچه بیشتر بر کل مناطق اطراف دریای مدیترانه حاکم شده بود. به ویژه فرمانروایی سوری به نام » انتیخوس اپیفانه» به منظور ایجاد وحدت بیشتر در امپراطوری اش را رعایای خویش خواست جوانبی را تمدن یونانی را بپذیرند. برخی از یهودیان ساکن فلسطین از این نو آوری استقبال کردند و در واقع، برخی از آنان در این باره چنان هیجان داشتند که به منظور زدودن نشانه ختنه از جسم خویش متحمل جراحی شدند تا بتوانند بدون اینکه یهودی شناخته شوند، در ورزشگاه اورشلیم ورزش کنند [1].
کسانی که در فرایند هلنی سازی و تحمیل فرهنگ یونانی را برای باورشان کاملا زیانبار می دانستند. آنتیوخوس در واکنش به اعتراضات آنان فشار را افرایش داد و ختنه کردن نوزادان پسر و داشتن هویت یهودی را برای یهودیان ممنوع کرد. همچنین او معبد یهودیان را به بت خانه تبدیل کرد و از یهودیان خواست برای خدایان مشرکان قربانی کنند.
در مقابل این اقدام، شورشی برخاست که آن را خانواده کاهنان یهودی که در تاریخ به » مکابیان» معروف اند، آغاز کردند و این لقب در اصل به یکی از رهبران قدرتمند آن شورش یعنی یهودای مکابی (به معنی چکش زن ) تعلق گرفت. لقب دیگر آنان (حشمونایی) بود که از نام یکی از نیاکان قدیمیشان گرفته شده بود. شورش مکابیان از یک جنگ چریکی کوچک در سال ۱۶۷ قبل از میلاد آغاز شد و پس از اندکی مردم سراسر کشور مسلحانه بر اربابان سوری شوریدند. مکابیان در کمتر از بیست و پنج سال توانستند ارتش سوریه را از سرزمینشان به کلی بیرون کنند. و پس از حاکمیت کامل بر آن، نخستین دولت مستقل یهودی را پس از چهارصد سال تاسیس کردند. آنان بت ها را ار معبد بیرون کردند و این اقدام آنها هر ساله به عنوان عید حنوکا در اسراییل جشن گرفته میشود. کاهن اعظمی را فرمانروای عالی کشور کردند اما بسیاری از یهودیان فلسطین از اینکه منصب کهانت اعظم از خاندان قدیم صادوق به خانواده حشمونایی منتقل شود، ناراضی بودند.
حشمونیان حدود ۸۰ سال به طور مستقل بر آن سرزمین حکومت کردند تا اینکه در سال ۶۳ قبل از میلاد یک فرمانده رومی به نام » پومپی» آن سرزمین زا تسخیر کرد. رومیان کاهن اعظم را در منصبش باقی گذاشتند و از برای اداره آنجا به طور مشترک با رهبر یهودی محلی استفاده کردند؛ ولی همه می دانستند که این سرزمین در دست کیست. سرانجام در سال ۴۰ قبل از میلاد رومیان هیرودیس کبیر را به پادشاهی بر یهودیان فلسطین نصب نکردند. هیرودیس هم به بی رحمی در اعمال قدرت معروف بود و هم به ساختن بناهای عظیم؛ و این کار وی علاوه بر زیبا سازی شهرها شأن یهودیه را بالا برد و شمار بزرگی از کارگران را مشغول به کار کرد. اما بسیاری از یهودیان هیرودیس را به همکاری فرصت طلبانه با رومیان متهم می کردند و او در بهترین حالات یک نیمه یهودی خائن به شمار می رفت. اتهام اخیربعضاً به سبب خاندان وی بود که نه از یهودیه، بلکه از کشور مجاور یعنی ادومیه بودند و آنان حدود پنجاه سال پیش از تولد وی یهودی شده بودند.
در روزگار عیسی، پس از مرگ هیرودیس، جلیل که منطقه ای در شمال فلسطین بود، تحت حاکمیت پسر هیرودیس به نام هیرودیس انطیپاس قرار گرفت و از زمان خردسالی عیسی، یهودیه در جنوب تحت حاکمیت والیان رومی قرار داشت. پنطیوس پیلاطس در دوارن رسالت عیسی و چند سال پس از مرگ او والی یهودیه بود. مراکز اداری پیلاطس در قیصریه واقع شده بود ولی او هنگام لزوم با لشکریانش به پایتخت یعنی اورشلیم می آمد.
هدف من در این مقاله کوتاه به هیچ عنوان درس تاریخ کلاس پنجم کودکان در ناصره نیست زیرا ما به هیچ نحوی نمیتوانیم بفهمیم که آیا پسری مانند عیسی اصولاً درباره شخصیت های مهم گذشته های دور مانند اسکندرکبیر یا کوروش چیزی شنیده بود یا نه. ولی دانستن این شخصیت های تاریخی که قبل از او زندگی میکردند برای ما نیاز است؛ زیرا کمک میکند که بدانیم که او در چه شرایط سیاسی، اجتماعی قدم به دنیای ما گذاشته است. همچنین برای آگاهی بیشتر از روزگار مذهبی یهودیان در دوران عیسی در مقالات آینده فرقه های یهودی معاصر با عیسی را بررسی خواهم کرد تا با فضای و جهانی که عیسی در آن دست به اعلان پیام خوش انجیل زد آشنایی بیشتری داشته باشیم.
پیمان سالار
[1] در ورزشگاه های یونانی افراد اغلب به صورت برهنه ورزش میکردند